• 0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 54 بازدیدها 0 بازبینی‌ها
  • 0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 55 بازدیدها 0 بازبینی‌ها
  • 0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 52 بازدیدها 0 بازبینی‌ها
  • 0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 120 بازدیدها 0 بازبینی‌ها
  • ❁﷽❁
    الحمدلله بروزرسانی جدیدی را در نرم افزار شبکه اجتماعی امین انجام شد و ویژگی های جدیدی به شبکه افزوده شد.
    ان شالله این اقدامات باعث افزایش کیفیت خدمات شبکه به اعضای محترم شود.
    ❁﷽❁ الحمدلله بروزرسانی جدیدی را در نرم افزار شبکه اجتماعی امین انجام شد و ویژگی های جدیدی به شبکه افزوده شد. ان شالله این اقدامات باعث افزایش کیفیت خدمات شبکه به اعضای محترم شود.
    0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 491 بازدیدها 1 بازبینی‌ها
  • ❁﷽❁

    بیانیه مأموریت شبکه اجتماعی امین

    ان شالله شبکه اجتماعی «امین» با هدف ایجاد بستری امن، اخلاق‌محور و فرهنگی برای ارتباطات انسانی، مأموریت خود را چنین تعریف می‌کند:

    ۱. توانمندسازی افراد برای ارتباط سالم و معنادار
    امین می‌کوشد ابزارهایی فراهم آورد تا کاربران بتوانند با حفظ کرامت انسانی، دیدگاه‌های خود را در فضایی محترمانه و سازنده بیان کنند.

    ۲. تقویت همدلی و انسجام اجتماعی
    امین بستری است برای گردهم‌آیی افراد با دغدغه‌های مشترک، تا بتوانند درک متقابل، همکاری اجتماعی و هم‌افزایی فرهنگی را تجربه کنند.

    ۳. پاسداشت ارزش‌های اخلاقی و معنوی
    امین متعهد است که محیطی مبتنی بر صداقت، احترام، عفاف، و مسئولیت‌پذیری فراهم آورد؛ جایی که محتوا و رفتار کاربران در راستای رشد فردی و جمعی باشد.

    ۴. حمایت از تولید محتوای اصیل و بومی
    امین از تولید و انتشار محتوایی حمایت می‌کند که ریشه در فرهنگ، زبان، و ارزش‌های ایرانی-اسلامی داشته باشد و به ارتقای هویت ملی و دینی کمک کند.

    ۵. ایجاد زیرساختی امن و قابل اعتماد برای تعاملات دیجیتال
    امین با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، امنیت اطلاعات، حفظ حریم خصوصی و اعتماد کاربران را در اولویت قرار می‌دهد.

    ۶. رشد آگاهی، آموزش و مشارکت اجتماعی
    امین فضایی فراهم می‌آورد برای یادگیری، تبادل تجربه، و مشارکت در فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و آموزشی، به‌ویژه برای نسل جوان و خانواده‌ها.
    ❁﷽❁ 🎯 بیانیه مأموریت شبکه اجتماعی امین ان شالله شبکه اجتماعی «امین» با هدف ایجاد بستری امن، اخلاق‌محور و فرهنگی برای ارتباطات انسانی، مأموریت خود را چنین تعریف می‌کند: ۱. توانمندسازی افراد برای ارتباط سالم و معنادار امین می‌کوشد ابزارهایی فراهم آورد تا کاربران بتوانند با حفظ کرامت انسانی، دیدگاه‌های خود را در فضایی محترمانه و سازنده بیان کنند. ۲. تقویت همدلی و انسجام اجتماعی امین بستری است برای گردهم‌آیی افراد با دغدغه‌های مشترک، تا بتوانند درک متقابل، همکاری اجتماعی و هم‌افزایی فرهنگی را تجربه کنند. ۳. پاسداشت ارزش‌های اخلاقی و معنوی امین متعهد است که محیطی مبتنی بر صداقت، احترام، عفاف، و مسئولیت‌پذیری فراهم آورد؛ جایی که محتوا و رفتار کاربران در راستای رشد فردی و جمعی باشد. ۴. حمایت از تولید محتوای اصیل و بومی امین از تولید و انتشار محتوایی حمایت می‌کند که ریشه در فرهنگ، زبان، و ارزش‌های ایرانی-اسلامی داشته باشد و به ارتقای هویت ملی و دینی کمک کند. ۵. ایجاد زیرساختی امن و قابل اعتماد برای تعاملات دیجیتال امین با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، امنیت اطلاعات، حفظ حریم خصوصی و اعتماد کاربران را در اولویت قرار می‌دهد. ۶. رشد آگاهی، آموزش و مشارکت اجتماعی امین فضایی فراهم می‌آورد برای یادگیری، تبادل تجربه، و مشارکت در فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و آموزشی، به‌ویژه برای نسل جوان و خانواده‌ها.
    Like
    1
    0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 533 بازدیدها 0 بازبینی‌ها
  • Love
    1
    0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 398 بازدیدها 0 بازبینی‌ها
  • امام هادی علیه السلام:

    همانا حرام رشد نمى كند و اگر هم رشد كند، بركت ندارد، و اگر آن را انفاق كند، پاداشى نمى برد، و آنچه بر جاى مى گذارد، توشه اش به سوى آتش خواهد بود

    الكافي ج5 ص125
    امام هادی علیه السلام: همانا حرام رشد نمى كند و اگر هم رشد كند، بركت ندارد، و اگر آن را انفاق كند، پاداشى نمى برد، و آنچه بر جاى مى گذارد، توشه اش به سوى آتش خواهد بود 📚 الكافي ج5 ص125
    Love
    1
    0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 214 بازدیدها 0 بازبینی‌ها
  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
    اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ

    رونمایی بزرگ در سالروز ولادت "زینب کبری (سلام الله علیها)"

    مژده! مژده!

    هم‌زمان با سالروز میلاد پربرکت حضرت زینب سلام‌الله علیها، پیام‌آور صبر، کرامت و مسئولیت‌پذیری، با افتخار درهای شبکه اجتماعی «امین» را به روی شما هم‌وطنان عزیز می‌گشاییم!

    شبکه اجتماعی امین، متولد دغدغه‌ی ایجاد "فضایی امن و اخلاق‌مدار" است؛ جایی که حریم خصوصی و کرامت انسانی شما، گران‌بهاترین دارایی ماست.

    در این شبکه‌ بومی، ما پایبند به:
    امنیت و اعتماد مطلق
    فرهنگ و محتوای اصیل ایرانی-اسلامی
    احترام متقابل و ارتباطات معنادار

    امروز، با الهام از شجاعت و حکمت حضرت زینب (سلام الله علیها)، متعهد می‌شویم که بهترین بستر را برای رشد آگاهی، تبادل تجربه و تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی فراهم آوریم.

    همین حالا به خانواده‌ی امن «امین» بپیوندید و در ساختن آینده‌ای روشن و متصل برای ارتباطات، سهیم باشید!

    سایت رسمی شبکه اجتماعی امین
    https://aminsocial.com

    ورود از طریق مینی اپ ایتا
    @aminsocial_app
    کانال رسمی اطلاع رسانی شبکه اجتماعی امین در ایتا
    @aminsocial


    #شبکه_اجتماعی_امین #ولادت_حضرت_زینب #امنیت_خانواده #فرهنگ_اصیل
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ 🌟🎉 رونمایی بزرگ در سالروز ولادت "زینب کبری (سلام الله علیها)" 🎉🌟 ✨ مژده! مژده!✨ هم‌زمان با سالروز میلاد پربرکت حضرت زینب سلام‌الله علیها، پیام‌آور صبر، کرامت و مسئولیت‌پذیری، با افتخار درهای شبکه اجتماعی «امین» را به روی شما هم‌وطنان عزیز می‌گشاییم! 🎊 🤝 شبکه اجتماعی امین، متولد دغدغه‌ی ایجاد "فضایی امن و اخلاق‌مدار" است؛ جایی که حریم خصوصی و کرامت انسانی شما، گران‌بهاترین دارایی ماست. 🌱 در این شبکه‌ بومی، ما پایبند به: 🔸امنیت و اعتماد مطلق 🔒 🔸فرهنگ و محتوای اصیل ایرانی-اسلامی 🇮🇷 🔸احترام متقابل و ارتباطات معنادار ❤️ ✨ امروز، با الهام از شجاعت و حکمت حضرت زینب (سلام الله علیها)، متعهد می‌شویم که بهترین بستر را برای رشد آگاهی، تبادل تجربه و تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی فراهم آوریم. 👈 همین حالا به خانواده‌ی امن «امین» بپیوندید و در ساختن آینده‌ای روشن و متصل برای ارتباطات، سهیم باشید! 🔗 سایت رسمی شبکه اجتماعی امین https://aminsocial.com 🔗 ورود از طریق مینی اپ ایتا @aminsocial_app کانال رسمی اطلاع رسانی شبکه اجتماعی امین در ایتا @aminsocial #شبکه_اجتماعی_امین #ولادت_حضرت_زینب #امنیت_خانواده #فرهنگ_اصیل
    Like
    Love
    2
    0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 410 بازدیدها 1 بازبینی‌ها
  • ❁﷽❁

    مهر و تسبیح و بغض دیرین

    کنار بازار بزرگ حرم امیرالمومنین (ع) در نجف، بوی عطر گلاب، نجواهای زائران و صدای تق‌تق تسبیح‌ها، با تلاش مردی نجیب و پرهیزگار آمیخته بود. او سید حسن بود، صاحب یک مغازه کوچک فروش مهر و تسبیح. مهرها از کربلا می‌آمدند، تربت خام بودند و سخت. بچه‌های سید حسن، جلوی مغازه می‌نشستند. با دقت و صبر، مهرها را روی قالیچه‌های کهنه می‌گذاشتند و ساعت‌ها می‌سابیدند تا زبری تربت برود و مهر نرم و صاف شود؛ تا مهر، آماده سجده بر پیشانی عاشق شود. این تلاش سخت، نماد زندگی سید حسن بود؛ تلاشی برای آوردن نان حلال سر سفره‌ای که برکتش، تعداد زیاد اولادش بود.


    در کمند سیاست و خون

    اما در این خانه، بذر عشق به اهل بیت (ع) با بذر مبارزه در آمیخته بود. سید محمد علی**، پسر بزرگ سید حسن، از ۱۵-۱۶ سالگی قدم به دنیای نظامی‌گری گذاشته بود. او نه تنها یک نظامی بود، بلکه قلبش با افکار نورانی **سید محمد باقر صدر گره خورده و او را به یکی از مریدان و حلقه نزدیکان آقا تبدیل کرده بود. پیوستن به حزب الدعوه یعنی پا نهادن در مسیری پر خطر در عراقی که زیر چکمه‌های رژیم بعث و شخص صدام نفس می‌کشید.

    وقتی صدام به قدرت رسید، حلقه فشار بر دین‌داران و به‌ویژه یاران سید محمد باقر صدر تنگ و تنگ‌تر شد. حکم‌های دستگیری و اعدام، مثل بادی سوزان در نجف می‌وزید. سید محمد علی، که نامش در لیست بود، آواره شهرها شد. او از ترس، خود را در کنج خانه‌ها پنهان می‌کرد و پدر می‌دانست که گناه پسر، سنگین‌تر از آن است که بتوان از آن گذشت.

    آن صبح سیاه در جوار امیر (ع)

    روزی شوم، سید حسن مثل همیشه، اول صبحی دم مغازه‌اش را آب و جارو می‌کرد تا روزی با برکت را آغاز کند. ناگهان، یک ماشین بعثی با بی‌حیایی تمام، درست روبروی حرم مطهر امیرالمومنین (ع) توقف کرد. صدای نوار ترانه ام کلثوم با لحنی بلند و هتاکانه، سکوت ملکوتی صبح را درید. دو بعثی مست و مغرور درون ماشین نشسته بودند.

    سید حسن، خادم اهل بیت (ع)، طاقت این بی‌حرمتی را نداشت. غیرتش به جوش آمد. قدم پیش گذاشت و با لحنی تند به آن‌ها تذکر داد. برای آن بعثی‌ها، این تذکر حکم بهانه‌ای بود که مدت‌ها دنبالش می‌گشتند. مرد نجیب نجفی را گرفتند، سوار ماشین کردند و او را به نقطه‌ای نامعلوم بردند.


    ۵۰ سال بی‌نشانی

    پسرعموهای سید حسن بی‌تابانه پیگیر شدند. یک توهین که اینقدر مجازات سنگینی ندارد! اما پاسخ هولناک و نفس‌گیر بود: «سید حسن را در ازای سید محمد علی نگه می‌داریم. اگر پسر بیاید، پدر را آزاد می‌کنیم.»

    سید حسن تبدیل به یک گروگان شد؛ گروگان پسرِ مبارز و عقیده‌اش.

    از آن روز، تقریباً ۵۰ تا ۶۰ سال می‌گذرد. سید محمد علی پس از سقوط صدام، با قلبی پر از آتش، به عراق برگشت. تمام زندان‌های عراق را گشت؛ از هر دیواری، از هر سلولی، از هر نگهبانی، سراغ پدر را گرفت. اما هیچ اثری پیدا نشد.

    هم‌بندی‌های قدیمی و زندانیان آزاد شده، با چشمانی پر از اشک و صداهایی لرزان، خبر هولناکی را زمزمه کردند: «سید حسن شهید شد.»

    اما شهادت او پایان ماجرا نبود. فاجعه، عمق دیگری داشت. ظاهراً شهید سید حسن حسینی، پس از شهادتش، قربانی وحشیانه‌ترین اقدام رژیم بعث شده بود. او را با **چرخ گوشت‌های مشهور آن زندان‌ها چرخ کرده بودند تا هیچ اثر و نشانی از پیکرش باقی نماند. تا قبرش گم شود و خانواده‌اش برای همیشه در حسرت یک نشان کوچک بسوزند.

    و اینگونه شهید سید حسن حسینی**، در اسارت و غربت، در اوج مظلومیت به دست رژیم بعث شهید شد.

    این سرنوشت اوست؛ قصه‌ای از مهر و تسبیح و غیرت که به خون و بی‌نشانی ختم شد. و این افتخار من است که نوه آن شهید بزرگوار هستم.

    التماس دعا.
    ❁﷽❁ مهر و تسبیح و بغض دیرین کنار بازار بزرگ حرم امیرالمومنین (ع) در نجف، بوی عطر گلاب، نجواهای زائران و صدای تق‌تق تسبیح‌ها، با تلاش مردی نجیب و پرهیزگار آمیخته بود. او سید حسن بود، صاحب یک مغازه کوچک فروش مهر و تسبیح. مهرها از کربلا می‌آمدند، تربت خام بودند و سخت. بچه‌های سید حسن، جلوی مغازه می‌نشستند. با دقت و صبر، مهرها را روی قالیچه‌های کهنه می‌گذاشتند و ساعت‌ها می‌سابیدند تا زبری تربت برود و مهر نرم و صاف شود؛ تا مهر، آماده سجده بر پیشانی عاشق شود. این تلاش سخت، نماد زندگی سید حسن بود؛ تلاشی برای آوردن نان حلال سر سفره‌ای که برکتش، تعداد زیاد اولادش بود. در کمند سیاست و خون اما در این خانه، بذر عشق به اهل بیت (ع) با بذر مبارزه در آمیخته بود. سید محمد علی**، پسر بزرگ سید حسن، از ۱۵-۱۶ سالگی قدم به دنیای نظامی‌گری گذاشته بود. او نه تنها یک نظامی بود، بلکه قلبش با افکار نورانی **سید محمد باقر صدر گره خورده و او را به یکی از مریدان و حلقه نزدیکان آقا تبدیل کرده بود. پیوستن به حزب الدعوه یعنی پا نهادن در مسیری پر خطر در عراقی که زیر چکمه‌های رژیم بعث و شخص صدام نفس می‌کشید. وقتی صدام به قدرت رسید، حلقه فشار بر دین‌داران و به‌ویژه یاران سید محمد باقر صدر تنگ و تنگ‌تر شد. حکم‌های دستگیری و اعدام، مثل بادی سوزان در نجف می‌وزید. سید محمد علی، که نامش در لیست بود، آواره شهرها شد. او از ترس، خود را در کنج خانه‌ها پنهان می‌کرد و پدر می‌دانست که گناه پسر، سنگین‌تر از آن است که بتوان از آن گذشت. آن صبح سیاه در جوار امیر (ع) روزی شوم، سید حسن مثل همیشه، اول صبحی دم مغازه‌اش را آب و جارو می‌کرد تا روزی با برکت را آغاز کند. ناگهان، یک ماشین بعثی با بی‌حیایی تمام، درست روبروی حرم مطهر امیرالمومنین (ع) توقف کرد. صدای نوار ترانه ام کلثوم با لحنی بلند و هتاکانه، سکوت ملکوتی صبح را درید. دو بعثی مست و مغرور درون ماشین نشسته بودند. سید حسن، خادم اهل بیت (ع)، طاقت این بی‌حرمتی را نداشت. غیرتش به جوش آمد. قدم پیش گذاشت و با لحنی تند به آن‌ها تذکر داد. برای آن بعثی‌ها، این تذکر حکم بهانه‌ای بود که مدت‌ها دنبالش می‌گشتند. مرد نجیب نجفی را گرفتند، سوار ماشین کردند و او را به نقطه‌ای نامعلوم بردند. ۵۰ سال بی‌نشانی پسرعموهای سید حسن بی‌تابانه پیگیر شدند. یک توهین که اینقدر مجازات سنگینی ندارد! اما پاسخ هولناک و نفس‌گیر بود: «سید حسن را در ازای سید محمد علی نگه می‌داریم. اگر پسر بیاید، پدر را آزاد می‌کنیم.» سید حسن تبدیل به یک گروگان شد؛ گروگان پسرِ مبارز و عقیده‌اش. از آن روز، تقریباً ۵۰ تا ۶۰ سال می‌گذرد. سید محمد علی پس از سقوط صدام، با قلبی پر از آتش، به عراق برگشت. تمام زندان‌های عراق را گشت؛ از هر دیواری، از هر سلولی، از هر نگهبانی، سراغ پدر را گرفت. اما هیچ اثری پیدا نشد. هم‌بندی‌های قدیمی و زندانیان آزاد شده، با چشمانی پر از اشک و صداهایی لرزان، خبر هولناکی را زمزمه کردند: «سید حسن شهید شد.» اما شهادت او پایان ماجرا نبود. فاجعه، عمق دیگری داشت. ظاهراً شهید سید حسن حسینی، پس از شهادتش، قربانی وحشیانه‌ترین اقدام رژیم بعث شده بود. او را با **چرخ گوشت‌های مشهور آن زندان‌ها چرخ کرده بودند تا هیچ اثر و نشانی از پیکرش باقی نماند. تا قبرش گم شود و خانواده‌اش برای همیشه در حسرت یک نشان کوچک بسوزند. و اینگونه شهید سید حسن حسینی**، در اسارت و غربت، در اوج مظلومیت به دست رژیم بعث شهید شد. این سرنوشت اوست؛ قصه‌ای از مهر و تسبیح و غیرت که به خون و بی‌نشانی ختم شد. و این افتخار من است که نوه آن شهید بزرگوار هستم. التماس دعا.
    Love
    1
    0 نظرات 0 اشتراک‌گذاری‌ها 362 بازدیدها 0 بازبینی‌ها
شبکه اجتماعی امین https://aminsocial.com