• #ترغیب به #آخرت برای عقلا، #ترساندن از #عذاب برای غیر عقلا

    امام صادق ع: يَا هِشَامُ ثُمَّ وَعَظَ أَهْلَ الْعَقْلِ وَ رَغَّبَهُمْ فِي الْآخِرَةِ فَقَالَ وَ «مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» ... ثُمَّ خَوَّفَ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ عَذَابَهُ* فَقَالَ ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (امام صادق(ع) به هشام فرمودند: سپس خداوند خردمندان را پند داد و آنان را به آخرت ترغیب کرد و فرمود: «و زندگی دنیا جز بازی و لهو نیست و قطعاً سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است. آیا نمی‌اندیشید؟» ... سپس کسانی را که نمی‌اندیشند از عذابش ترساند و فرمود: «سپس دیگران را نابود کردیم و شما صبحگاهان و شامگاهان بر آنان می‌گذرید. آیا نمی‌اندیشید؟»)
    *مفعولِ «خَوَّفَ»
    #موعظه #تبلیغ #تنبیه #تشویق
    #آخرت #دنیا #لهو #خوف #عقل
    #جلد1/ص134
    @bazm_behar
    🔻#ترغیب به #آخرت برای عقلا، #ترساندن از #عذاب برای غیر عقلا امام صادق ع: يَا هِشَامُ ثُمَّ وَعَظَ أَهْلَ الْعَقْلِ وَ رَغَّبَهُمْ فِي الْآخِرَةِ فَقَالَ وَ «مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» ... ثُمَّ خَوَّفَ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ عَذَابَهُ* فَقَالَ ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (امام صادق(ع) به هشام فرمودند: سپس خداوند خردمندان را پند داد و آنان را به آخرت ترغیب کرد و فرمود: «و زندگی دنیا جز بازی و لهو نیست و قطعاً سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است. آیا نمی‌اندیشید؟» ... سپس کسانی را که نمی‌اندیشند از عذابش ترساند و فرمود: «سپس دیگران را نابود کردیم و شما صبحگاهان و شامگاهان بر آنان می‌گذرید. آیا نمی‌اندیشید؟») *مفعولِ «خَوَّفَ» #موعظه #تبلیغ #تنبیه #تشویق #آخرت #دنیا #لهو #خوف #عقل #جلد1/ص134 @bazm_behar
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 168 Visualizações 0 Anterior
  • چگونه می توانیم با راه اندازی استارتاپ تورم اقتصادی جامعه را مهار کرد؟

    راه اندازی استارتاپ ها می تواند به کاهش تورم اقتصادی در جامعه کمک کند. با افزایش شغل ها و فعالیت های اقتصادی، بیشترین میزان اقلام مصرفی و خدمات در داخل کشور تولید و به فروش می رسند. در همین راستا، چندین راهبرد برای راه اندازی استارتاپ ها می تواند باعث کاهش تورم شود:

    ایجاد شغل و کاهش بیکاری: استارتاپ ها که در حوزه های مختلفی فعالیت می کنند، می توانند به ایجاد شغل و کاهش بیکاری کمک کنند. با در دسترس بودن شغل های جدید، بازار کار رقابتی تر می شود و بازار کار آمار بیکاری را کاهش می دهد.

    رشد اقتصادی: استارتاپ ها معمولاً با رشد سریع خود، درآمد زایی بالاتری را به دنبال دارند. این درآمد از تولید و به فروش رساندن محصولات و خدمات بدست می آید، که باعث رشد اقتصادی می شود. همچنین با توسعه این استارتاپ ها، می توان باعث جذب سرمایه گذاری های بیشتری شد.

    کاهش قیمت ها: رقابت بالا در بازار، سبب کاهش قیمت ها می شود. با توجه به اینکه استارتاپ ها به طور معمول در حوزه های نوین و پیشرفته فعالیت می کنند، قادر به ارائه محصولات و خدمات با بهترین تکنولوژی و کیفیت است. این به کنترل قیمت ها کمک می کند.

    کاهش وابستگی به خارج از کشور: با اینکه برخی از مواد اولیه و تجهیزات برای راه اندازی استارتاپ ها باید از خارج واردات شود، اما به طور کلی استارتاپ ها معمولاً ترجیح می دهند که محصولات و خدمات خود را داخل کشور تولید کنند. این منجر به کاهش وابستگی به خارج از کشور و کاهش هزینه های وارداتی می شود.

    بنابراین، با ایجاد شغل، رشد اقتصادی، کاهش قیمت ها و وابستگی به خارج از کشور، استارتاپ ها می توانند به کاهش تورم اقتصادی کمک کنند.

    درعین حال، برخی عواملی نیز می تواند به صورت غیر مستقیم به کاهش تورم اقتصادی کشور کمک کنند، نظیر:

    آموزش: واضح است که اگر شهروندان توانایی یادگیری مهارت های رایج را داشته باشند، به کاهش بیکاری و افزایش تولید کمک خواهند کرد. همچنین، مردم با آگاهی کافی درباره خدمات ارزان و تعرفه های قابل قبول، توانایی انتخاب صحیح بیشتری را در قبال محصولات و خدمات خود خواهند داشت.

    اصلاح سیاست ها: اصلاح سیاست های تصدی گری دولت و ارائه امور اقتصادی به مردم و تعاونی های واقعی مردمی نه غول های اقتصادی، توانایی رقابت سالم را در بازار را افزایش می دهد و بازار را در برابر کالاهای قاچاق، کالاهای با قیمت بالا و کارتل سازی محافظت می کند.

    فرهنگ سازی: به دلیل وجود آگاهی کم در میان قشر مردم، کمیتی عمده از جوامع بسیار کم درآمد در تلاش هستند تا از تبلیغات و تقلید از سلیقه های بازار برای خرید و استفاده از محصولاتی که بیش از حد گران هستند آگاه نشوند. فرهنگ سازی با هدف افزایش آگاهی و یاوری درباره خرید، صرفه جویی و شناخت کیفیت محصولات، می تواند برای کاهش تورم موثر باشد.

    بنابراین، تشکیل یک استارتاپ موفق می تواند همانند عوامل مذکور، کمک به کاهش تورم کرده و بهبود اقتصاد جامعه را به همراه داشته باشد.

    برای راه اندازی یک استارتاپ موفق با هدف کاهش تورم، می توانید این اقدامات را انجام دهید:

    بررسی بازار و نیازها: برای راه اندازی یک استارتاپ موفق، باید تحقیقاتی درباره بازار و نیازهای آن انجام شود. بررسی نیازها و توسعه محصولات و خدماتی که به طور مستقیم با کاهش تورم سبب می شوند، بسیار حائز اهمیت است.

    کار در حوزه های نوین و پیشرفته: انتخاب حوزه های نوین و پیشرفته، می تواند به کاهش تورم اقتصادی کمک کند. برای مثال، توسعه محصولات پایین هزینه و با راندمان بالا در حوزه انرژی پاک می تواند به کاهش هزینه های تولید بسیار کمک کند.

    سرمایه گذاری مناسب: یکی دیگر از عوامل کلیدی برای راه اندازی یک استارتاپ موفق، سرمایه گذاری مناسب و هوشمندانه است. تهیه بودجه و بررسی کافی از هزینه های تولید و تامین منابع مالی برای بازاریابی و تبلیغات صحیح، بسیار حیاتی است.

    تیم قوی و مهارتمند: برای راه اندازی استارتاپ موفق، باید تیمی قوی و مهارتمند به همراه باشد. تیم با تجربه، مهارت های متنوع، عملکرد ایده آل و انتخاب قابل اعتماد باعث می شود استارتاپ با موفقیت به سمت جلو برود.

    در نتیجه، راه اندازی یک استارتاپ موفق می تواند به کاهش تورم اقتصادی کمک کند و بهبود اقتصاد جامعه را به همراه داشته باشد. به عنوان یک کارآفرین، باید به رشد، استراتژی ها و تصمیماتی که در زمینه کاهش تورم به کار گرفته می شود، دقیقاً توجه کنید.
    جهت ارسال نظرات و ایده‌های خود به بنده پیام دهید.
    https://ble.ir/sayed_ali_hoseinian_vafa

    مطالب این کانال برای دیده شدن هیچ راهی جز معرفی شدن توسط شما ندارد ، پس زحمتش با شما
    https://ble.ir/sayed_ali_hoseinian
    با ما همراه شوید
    چگونه می توانیم با راه اندازی استارتاپ تورم اقتصادی جامعه را مهار کرد؟ راه اندازی استارتاپ ها می تواند به کاهش تورم اقتصادی در جامعه کمک کند. با افزایش شغل ها و فعالیت های اقتصادی، بیشترین میزان اقلام مصرفی و خدمات در داخل کشور تولید و به فروش می رسند. در همین راستا، چندین راهبرد برای راه اندازی استارتاپ ها می تواند باعث کاهش تورم شود: ایجاد شغل و کاهش بیکاری: استارتاپ ها که در حوزه های مختلفی فعالیت می کنند، می توانند به ایجاد شغل و کاهش بیکاری کمک کنند. با در دسترس بودن شغل های جدید، بازار کار رقابتی تر می شود و بازار کار آمار بیکاری را کاهش می دهد. رشد اقتصادی: استارتاپ ها معمولاً با رشد سریع خود، درآمد زایی بالاتری را به دنبال دارند. این درآمد از تولید و به فروش رساندن محصولات و خدمات بدست می آید، که باعث رشد اقتصادی می شود. همچنین با توسعه این استارتاپ ها، می توان باعث جذب سرمایه گذاری های بیشتری شد. کاهش قیمت ها: رقابت بالا در بازار، سبب کاهش قیمت ها می شود. با توجه به اینکه استارتاپ ها به طور معمول در حوزه های نوین و پیشرفته فعالیت می کنند، قادر به ارائه محصولات و خدمات با بهترین تکنولوژی و کیفیت است. این به کنترل قیمت ها کمک می کند. کاهش وابستگی به خارج از کشور: با اینکه برخی از مواد اولیه و تجهیزات برای راه اندازی استارتاپ ها باید از خارج واردات شود، اما به طور کلی استارتاپ ها معمولاً ترجیح می دهند که محصولات و خدمات خود را داخل کشور تولید کنند. این منجر به کاهش وابستگی به خارج از کشور و کاهش هزینه های وارداتی می شود. بنابراین، با ایجاد شغل، رشد اقتصادی، کاهش قیمت ها و وابستگی به خارج از کشور، استارتاپ ها می توانند به کاهش تورم اقتصادی کمک کنند. درعین حال، برخی عواملی نیز می تواند به صورت غیر مستقیم به کاهش تورم اقتصادی کشور کمک کنند، نظیر: آموزش: واضح است که اگر شهروندان توانایی یادگیری مهارت های رایج را داشته باشند، به کاهش بیکاری و افزایش تولید کمک خواهند کرد. همچنین، مردم با آگاهی کافی درباره خدمات ارزان و تعرفه های قابل قبول، توانایی انتخاب صحیح بیشتری را در قبال محصولات و خدمات خود خواهند داشت. اصلاح سیاست ها: اصلاح سیاست های تصدی گری دولت و ارائه امور اقتصادی به مردم و تعاونی های واقعی مردمی نه غول های اقتصادی، توانایی رقابت سالم را در بازار را افزایش می دهد و بازار را در برابر کالاهای قاچاق، کالاهای با قیمت بالا و کارتل سازی محافظت می کند. فرهنگ سازی: به دلیل وجود آگاهی کم در میان قشر مردم، کمیتی عمده از جوامع بسیار کم درآمد در تلاش هستند تا از تبلیغات و تقلید از سلیقه های بازار برای خرید و استفاده از محصولاتی که بیش از حد گران هستند آگاه نشوند. فرهنگ سازی با هدف افزایش آگاهی و یاوری درباره خرید، صرفه جویی و شناخت کیفیت محصولات، می تواند برای کاهش تورم موثر باشد. بنابراین، تشکیل یک استارتاپ موفق می تواند همانند عوامل مذکور، کمک به کاهش تورم کرده و بهبود اقتصاد جامعه را به همراه داشته باشد. برای راه اندازی یک استارتاپ موفق با هدف کاهش تورم، می توانید این اقدامات را انجام دهید: بررسی بازار و نیازها: برای راه اندازی یک استارتاپ موفق، باید تحقیقاتی درباره بازار و نیازهای آن انجام شود. بررسی نیازها و توسعه محصولات و خدماتی که به طور مستقیم با کاهش تورم سبب می شوند، بسیار حائز اهمیت است. کار در حوزه های نوین و پیشرفته: انتخاب حوزه های نوین و پیشرفته، می تواند به کاهش تورم اقتصادی کمک کند. برای مثال، توسعه محصولات پایین هزینه و با راندمان بالا در حوزه انرژی پاک می تواند به کاهش هزینه های تولید بسیار کمک کند. سرمایه گذاری مناسب: یکی دیگر از عوامل کلیدی برای راه اندازی یک استارتاپ موفق، سرمایه گذاری مناسب و هوشمندانه است. تهیه بودجه و بررسی کافی از هزینه های تولید و تامین منابع مالی برای بازاریابی و تبلیغات صحیح، بسیار حیاتی است. تیم قوی و مهارتمند: برای راه اندازی استارتاپ موفق، باید تیمی قوی و مهارتمند به همراه باشد. تیم با تجربه، مهارت های متنوع، عملکرد ایده آل و انتخاب قابل اعتماد باعث می شود استارتاپ با موفقیت به سمت جلو برود. در نتیجه، راه اندازی یک استارتاپ موفق می تواند به کاهش تورم اقتصادی کمک کند و بهبود اقتصاد جامعه را به همراه داشته باشد. به عنوان یک کارآفرین، باید به رشد، استراتژی ها و تصمیماتی که در زمینه کاهش تورم به کار گرفته می شود، دقیقاً توجه کنید. جهت ارسال نظرات و ایده‌های خود به بنده پیام دهید. https://ble.ir/sayed_ali_hoseinian_vafa 🌍🌎🌏🚀🚀🚀🌍🌎🌏 😀 مطالب این کانال برای دیده شدن هیچ راهی جز معرفی شدن توسط شما ندارد ، پس زحمتش با شما https://ble.ir/sayed_ali_hoseinian با ما همراه شوید
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 207 Visualizações 0 Anterior
  • «روایت قهرمان بانوان ایرانی»


    بسمه تعالی
     
    «روایت قهرمان بانوان ایرانی»
    مروری بر روایتگری زنان از دفاع مقدس
    به مناسبت رونمایی از سه تقریظ رهبر انقلاب اسلامی
    بر سه کتاب
    "تب ناتمام"،خانوم ماه"،"همسفر آتش و برف"
     

    مقدمه

    تب ناتمام ماجرای مادری است که در ۳۷ سالگی شاهد مجروحیت و قطع‌نخاع شدن پسر دلبندش می‌شود و هفده سال مادرانه و عاشقانه از او پرستاری می‌کند. این روایت، سوی دیگری نیز دارد و آن شرح جانبازی و تحمل دردها و رنج‌های فراوان و پایداری بر اصول از سوی جوانی است که در ۱۹ سالگی قطع‌نخاع شده و تا ۳۶ سالگی که به درجه‌ی رفیع شهادت نایل می‌شود حتی یک لحظه از راه نورانی‌اش پشیمان نبوده است.

    خانوم ماه روایت بانویی است که در عنفوان جوانی با طلبه‌ای مؤمن و مخلص ازدواج می‌کند و در تمامی مراحل سخت زندگی مجاهدانه و مؤمنانه‌ی همسرش با او هم‌قدم است و به همراه او خانه‌ای را از خشت و گِل عشق و ایمان بنا می‌کند.

    همسفر آتش و برف، روایتی است مستند و داستانی از روایت همسر شهیدی قهرمان و زندگی سراسر جهاد و مقاومت در سنگرهای مختلف دفاع از دین و سرزمین و آیین.

    در هر سه کتاب تصویر تازه‌ای از نقش زن در انقلاب اسلامی ترسیم شده، قهرمان اصلی هر سه کتاب از بانوان این سرزمین‌اند: یک مادر شهید و دو بانوی دیگر همسر شهید که البته آنان نیز مادر فرزندانی هستند. راوی هر سه کتاب نیز همین سه مهربانو می‌باشند و نویسندگان دو کتاب از این سه اثر نیز از بانوان نسل‌های جدید این سرزمین‌اند.

    پیش از این در مقالات سه‌گانه‌ای که هریک به مناسبت رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتابهای حوزه‌ی دفاع مقدس منتشر شد به ابعاد و آثار مختلف نقش زنان در انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، و دفاع از حرم پرداخته شد:
    یکم. در مقاله‌ی «حدیث زینبی مادران ایرانی» به‌مناسبت انتشار تقریظ کتاب «تنها گریه‌کن»، نقش زنان در دوران قبل، حین، و بعد از مشروطه، دوران حکومت پهلوی اول و دوم، دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا دفاع مقدس شرح داده شد.

    همچنین با مروری بر دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله‌العالی)، مهم‌ترین محورهای بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی مادران و پدران و هسمران شهدا نیز ارائه گردید.

    دوم. در مقاله‌ی «به احترام حماسه‌ی مهربانوان سرزمین و دین و آیین» به مناسبت انتشار تقریظ کتاب «حوض خون» به ابعاد مختلف فعالیت زنان در کمک‌رسانی به جبهه‌ها و مخصوصاً فعالیت تعدادی از بانوان اندیمشک در شست‌وشوی لباس و ملحفه و پتوی رزمندگان جبهه‌ها پرداخته شد.

    سوم. در مقاله‌ی «حق کرامت الهی زن از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی» به مناسبت انتشار تقریظ کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» به بیان ویژگی‌ها و نقش ماندگار و مؤثر زن در جامعه و تاریخ از دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی پرداخته شد و این ویژگی‌ها از ابعاد معرفتی، سیاسی ـ اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی تشریح و براساس آن، به وظایف و تکالیف زنان برای ایفای نقش خطیرشان در جامعه از نظر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای اشاره شد همچنین شش الگوی برگزیده ازنظر اسلام در بیان معظم‌له مورد اشاره قرار گرفت.

    در مقاله «حدیث زینبی مادران ایرانی» با ذکر منابع و مستندات نشان داده شد که از نظر حضرت امام خمینی(ره) زنان عامل تقویت ملتها بوده و در مقاطع مختلف بیداری ملت ایران ازجمله نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قیام پانزدهم خرداد نقشی برابر و گاه بالاتر از مردان ایفا کردند و آن‌قدر حضور و فعالیت بانوان در مقاطع مختلف برای ایشان چشمگیر و مهم بوده که تصریح می‌کنند که ما نهضت خودمان را مرهون زنها می‌دانیم.

    حضرت امام(ره) درخصوص ایستادگی و پایداری زنان قهرمان ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و خصوصاً در مقطع دفاع هشت ساله، آنان را احیاگران رشادت و جانبازی زنان قهرمان صدر اسلام می‌نامند وبه بیان احساس غرور از شجاعت‌ها، ایثارها و جانبازی‌های زینب‌گونه‌ی بانوان ایران می‌پردازند.

    عصاره و خلاصه‌ی نظر ایشان درباره‌ی بانوان را در این عبارت می‌توان دید:
    «بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله‌ی آنها هستیم. من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم.» (۱۳۵۸/۲/۵)

    حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در بیانات متعدد به تفصیل به نقش و تأثیر حضور و فعالیتهای بانوان در عرصه‌های مختلف پرداخته و آنان را دارای نقشی برابر و در بسیاری از عرصه‌ها مهم‌تر از نقش مردان دانسته‌اند و مخصوصاً مادران و همسران شهدا و جانبازان دفاع از انقلاب، دفاع مقدس، و دفاع از حرم را آیات و اسوه‌های صبر و مقاومت معرفی کرده و همواره دربرابر آنان ابراز خضوع  نموده‌اند. دوعبارت از صدها بیان ایشان در این موضوع:
    «انقلاب ما انقلاب زینبی است. از اول انقلاب، زنان یکی از برجسته‌ترین نقشها را در این انقلاب ایفا کردند. هم در خود حادثه‌ی بزرگ انقلاب، هم در حادثه‌ی بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگین‌تر و دردناک‌تر و تحمل‌طلب‌تر نبود، یقیناً کمتر نبود.» (بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور، ۱۳۸۹/۰۲/۰۱)
    «این همسران مجاهدان راه حق و مبارزان و سرداران و مادران آنها حقیقتاً آیتی هستند از صبر و مقاومت. شرح حال اینها را که انسان نگاه میکند و میخواند، رنجهای اینها را که ملاحظه میکند ـ البته بانوانی که قبل از انقلاب همسر مبارزینی بودند که سختیهائی را تحمل میکردند، نمونه‌هائی هم در آنجا دیده میشد؛ لیکن نمونه‌های کامل در دوره‌ی دفاع مقدس بود ـ میبیند این همسران چه کشیدند، این مادران چه کشیدند. اینها فرزندان را فرستادند جبهه‌ها؛ بسیاری از آنها شهید شدند، جانباز شدند و این اسوه‌های صبر و مقاومت مثل کوه، استوار ایستادند. » (بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۱۳۹۰/۰۳/۰۱)
     
    اهمیت و لزوم جمع آوری،ثبت و انتشار خاطرات و تاریخ دفاع مقدس
    دفاع مقدس ملت ایران جلوه‌ی هزاران هزار ایثار، از خودگذشتگی، اتحاد، مقاومت،و جانبازی در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها بود. تنوع، کثرت و زیبایی‌ها و شگفتی‌های هریک از این صحنه‌ها و خاطرات و روایت مربوط به آن منبعی سرشار و تمام نشدنی برای افتخار و اتکای ملت ایران در آینده‌ی روشن خود است و به دلیل همین ظرفیت است که دشمنان این سرزمین و دین و آیین به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی:
    «از اول دفاع مقدس... همه‌ی دست‌های شیطانی درصدد بودند که نگذارند زیبایی‌ها و شکوه این حادثه منعکس بشود. همه‌ی سعی‌شان این بود که نگذارند آن عظمتی که در این کار بود منعکس بشود... همین‌طور در طول سالهای بعد از جنگ... خیلی‌ها تلاش کردند که نگذارند این حماسه‌ها زنده بشود.» (۱۳۹۲/۷/۱۵)

    اما چرا دشمن هنوز که هنوز است همچنان در پی فراموش ساختن یا تحریف خاطرات و روایت‌های مربوط به شهدا، رزمندگان، ابتکارات و پیشرفتهای نظامی و مهمتر از همه ماجرای تحول شگرف روحی و وجودی مردم این سرزمین خصوصاً جوانان در طول دفاع مقدس است؟

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در زمان‌های متعدد و مختلف به این پرسش نیز چنین پاسخ داده‌اند:
    «اینگونه خاطرات درس است و الهام و تربیت» (۱۳۶۴/۱۰/۱۶)
    «گنجینه‌ی یادها و خاطره‌های مجاهدان و آزادگان، ذخیره‌ی عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنی‌ها را پُرشمار می‌کند.» (۱۳۹۲/۷/۵)
    «هیچ صحنه‌ای مثل صحنه‌ی جنگ، برای گزارش خصوصیات یک ملت بهتر نیست.» (۱۳۷۲/۶/۲۹)

    بنابراین نگرانی دشمن از تأثیرات حفظ و نشر گنجینه‌ی دفاع مقدس در تربیت نسل جوان و آینده‌ساز کشور است لذا توصیه‌ها و دستورات رهبری در این خصوص به‌وضوح بیان شده. ازجمله:
    «کار ثبت و ضبط و حفظ و نشر و پخش اینها یک کار بسیار لازمی است، فریضه است.» (۱۳۹۴/۷/۱۳)
    «نگذارید این خاطرات [دفاع مقدس] به دست فراموشی سپرده شود... خیلی‌ها تلاش کردند که نگذارند این حماسه‌ها زنده بشود. شماها عکس این عمل کنید، نقطه‌ی مقابل این عمل کنید... باید هرچه بیشتر گفته شود، هر چه بیشتر نوشته شود، هرچه صادقانه‌تر منعکس بشود آن جزئیات بدون کم و زیاد، بدون مبالغه، آن حوادث به مبالغه نیاز ندارد. این قدر عظمت دارد که  خود حادثه را که نقل کنند شکوه خودش را و عظمتی را که در دل خودش هست نشان می‌دهد.» (۱۳۹۲/۷/۱۵)
    «آن هشت سال بایستی تاریخ ما را تغذیه کند... از آن هشت سال جنگ باید استفاده کرد... هر تجربه‌ی مخلصانه‌ای که این ]برادران جانباز و آزاده[ یا خودشان دیده‌اند یا در دیگری دیده‌اند، به‌نظر من کافی است تا انسان‌هایی را هدایت کند، این حادثه‌ها و تجربه‌ها، ماها را واقعاً هدایت می‌کند.» (۱۳۷۰/۴/۲۵)

    از همان سال‌های اولیه دفاع مقدس، برخی جوانان متعهد و انقلابی با همان بضاعت اندکی که در اختیار داشتند به ضبط و ثبت برخی وقایع و رویدادهای این دفاع شرافتمندانه همت گماشتند و جمعی دیگر نیز براساس مشاهدات خود یا استفاده از خاطرات ضبط و ثبت شده به نگارش گزارش‌ها، خاطرات، و روایت‌های داستانی پرداختند. با پایان یافتن پیروزمندانه‌ی جمهوری اسلامی ایران در جنگ هشت‌ساله، انتشار آثار در حوزه‌ی خاطره‌نگاری و داستان کوتاه ازنظر تنوع و تعداد، مسیر صعودی خود را آغاز کرد. اما حیات و رشد این نهال نوپا نیاز به حمایت‌ها، هدایت‌ها و تشویق‌های صاحبنظرانی داشت تا هم از گزند آفات و دشمنی‌ها مصون بماند و هم بتدریج رشد کند و مسیر بالندگی درخور عظمت دفاع مقدس را طی کند.

    و چه کسی شایسته‌تر و دلسوزتر و صاحبنظرتر از شخصیتی که از جوانی و توأم با تحصیلات حوزوی و مهم‌تر از آن در کوران زندان‌ها و تبعیدها و مرارت‌های دوران مبارزه علیه رژیم طاغوت پیوندی مستحکم و مستمر با آثار شاخص ادبی ایران و جهان اعم از نثر و نظم داشته و هزاران اثر ادبی را مطالعه کرده، و حتی سرگذشت و تاریخ کشورها، ملت‌ها، و انقلاب‌ها را در کتب ادبی و تاریخی به‌دقت مورد توجه قرار داده است.
     
    نقش هدایت‌ها و حمایت‌های رهبر انقلاب اسلامی در رشد کمی و کیفی آثار مربوط به دفاع مقدس
    بنابر آنچه تا کنون از یادداشتها و تقریظهای حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای منتشر شده ـ که بخش اندکی از تقریظات ایشان را تشکیل می‌دهد،ـ علیرغم وجود چند نمونه از نظرات ایشان در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹، از آنجا که نخستین دوره‌ی رشد قابل توجه انتشار کتب این حوزه از سال ۱۳۶۹ شروع شده لذا بیشترین یادداشت‌ها و تقریظ‌های ایشان نیز به همان سال‌ها اختصاص دارد چنانکه تنها در سال ۱۳۷۰ برای حدود ۲۲ کتاب حوزه‌ی دفاع مقدس یادداشت‌های تشویق‌کننده و گاه با ذکر نکاتی اصلاحی نوشته‌اند.

    خوشبختانه به همت بلند جوانان متعهد به ادای تکلیف مهم حفظ و انتشار میراث عظیم دفاع مقدس به‌تدریج آثار مربوط به این حوزه هم ازنظر کیفی و هم از نظر کمی رشد قابل توجهی یافت اما دشمنان آگاه و برخی افراد ناآگاه نیز همچنان به تخریب و تحقیر دفاع مقدس و نیز آثار مربوط به آن ادامه داده‌اند.

    جامعه‌ی ایران اسلامی نیز پس از پایان دفاع مقدس مورد شدیدترین تهاجم‌های فرهنگی بیگانگان قرار گرفت و لزوم بصیرت نسبت به اهداف دشمن و مقابله با آن به یکی از مهم‌ترین و پربسامدترین تذکرات و توصیه‌های رهبر معظم انقلاب تبدیل شده اما ایشان تنها به تذکر و توصیه در این خصوص  اکتفا نکردند بلکه خود با نگارش تقریظ‌ها و موافقت با انتشار برخی از یادداشت‌های قبلی ایشان بر آثار ادبی دفاع مقدس دوره‌ی جدیدی از توجه به رشد ادبیات این حوزه‌ی مهم و ضرورت حیاتی برای نسل‌های آینده را آغاز کردند، دوره‌ی جدیدی که از بهمن سال ۱۳۹۰ با انتشار تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب «نورالدین پسر ایران» آغاز شد و اینک با انتشار سه تقریظ اخیر ایشان، تعداد تقریظ‌های منتشر شده در این دوره به عدد سی می‌رسد و البته در طول سالهای ۱۳۹۰ تا کنون، هفت اثر مربوط به حوزه‌های غیردفاع مقدس نیز مورد تشویق کتبی ایشان قرار گرفته‌اند. اینها همه غیر از دهها تشویقی است که بصورت ارسال پیام شفاهی صورت گرفته است.

    هدایتها‌، حمایتها و تأکیدات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جلسات مختلف با نویسندگان، خاطره‌نگاران، مستندسازان، و برگزارکنندگان کنگره‌های بزرگداشت شهدا، و نیز در دیدارهای عمومی موجب احساس مسئولیت اهالی قلم و ناشران در ارتقای کمی و کیفی آثار گردید.

    اما همچنان نگرانی‌هایی هم باقی مانده بود ازجمله درگذشت برخی مادران و پدران شهدا و شهادت برخی جانبازان بدون اینکه خاطرات گرانبهای آنان ثبت و ضبط شود. این موضوع نیز از دیرباز مورد تذکر و هشدار رهبر انقلاب بود و بارها نسبت به جمع‌آوری و اخذ خاطرات و حتی مدارک مرتبط با دفاع مقدس تأکید کرده‌اند. ازجمله در همان بحبوحه‌ی دفاع مقدس در حاشیه‌ی یکی از کتابها چنین نوشته‌اند:
    «بی‌شک اگر لحظات پُرمعنا و پُرماجرای هریک از این شهادت‌ها ثبت می‌شد و چنانکه در این یادداشت‌ها آمده، به چشم می‌آمد غنی‌ترین میراث معنوی برای تاریخ به‌جا می‌ماند.»

    همچنین در رابطه با لزوم توجه به همه‌ی ابعاد و آثار و حضور و نقش همه‌ی عناصر موثر در دفاع مقدس معتقدند:
    «بسیار لازم بوده و هست که جبهه‌گیان رسته‌های غیر رزمی مانند جهادگران، امدادگران، رانندگان، آشپزها و تدارکاتی‌ها که هرکدام عالم مخصوص به خود داشته‌اند و بعضاً فداکاری‌شان از رزمندگان خطوط مقدم کم‌خطرتر نبوده بلکه حتی پرخطرتر هم بوده ـ مثل سنگرسازان و خاکریززنان ـ نیز شرح خود را بنویسند یا بگویند و کسی بنویسد.» (۱۳۷۱/۱/۶)

    البته تأکیدات ایشان تنها محدود به خاطرات و شرح حال‌نویسی و روایت نبوده بلکه تأکید ‌کرده‌اند:
    «بایستی در کنار این کارها، کارهای دیگری هم انجام بگیرد ازجمله‌ی کارها تحلیل‌ها و استنتاجهای جامعه‌شناسی و روان‌شناختی روی این خاطره‌نویسی‌ها براساس عنصر پُرقدرت دین است... حضور این عنصر پُرقدرت، از لحاظ جامعه‌شناختی کشور و از لحاظ روان‌شناختی مردم کشور بایست تحلیل بشود، بررسی بشود... یا برخی از چیزهایی که در حاشیه‌ی این جان‌فدایی‌ها و فداکاری‌ها وجود داشته ]مثلاً [شرح حال پدرها و مادرها، این خیلی چیز مهمی است...این پدرها، احساساتشان، انگیزه‌هایشان چگونه بوده است؟ یا همسرها؛ یعنی همسری که در کنار این جوان محبوب خودش دارد زندگی راحت می‌کند چطور چشم می‌پوشد از او و موافقت می‌کند با رفتن او، و صبر می‌کند بر نبودن او و بعد بر شهادت او؟ اینها، این احساسات آنها، حالات آنها، همه‌ی اینها درخور تحلیل است. یا این خدماتی که در خانه‌ها و در مراکز زنان و مردمی و مانند اینها انجام گرفته، فرض کنید در خانه‌هایی غذا درست کردند، کمپوت درست کردند، آذوقه‌های جنگی فراهم کردند، نان پختند و فرستادند، اینها چیزهایی عجیب و غریبی است، این مردها و این زنها با چه انگیزه هایی، با چه همت هایی این کار را کردند؟...
    یا تشییع‌جنازه‌ها؛ یکی از چیزهای مغفولی که تا حالا به آن توجه نشده و باید حتماً توجه بشود، تشییع جنازه‌ی شهدا است در دوران جنگ و الان هم همین‌جور است... تشییع‌ جنازه‌‌های عظیمی راه می‌افتاد، مردم می آمدند، شعرا شعر می‌گفتند، نوحه درست می‌کردند، سینه می‌زدند، به نام شهدا، به یاد شهدا، اینها در هیچ جای دنیا نیست، اینها چیزهایی عجیب و غریبی است، اینها به یادماندنی است، اینها را باید ثبت کرد و نگه داشت» (۱۴۰۰/۷/۲۴)

    و در دیداری با خانواده‌ی معظم شهدا چنین فرموده‌اند:
    «رنجی که پدر، مادر، و همسر می‌کشند باید مورد توجه قرار بگیرد، از این زاویه نگاه کنیم. یکی از ناحیه‌ی گنجینه‌ی باارزش خاطرات و یادهایی است که در سینه‌ی پدران و مادران و همسران وجود دارد،... پدر و مادر و همسر شهید گنجینه‌ی یادهای شهیدند، شهدا قهرمان کشورند، قهرمان‌های کشور ما شهدا هستند، بالاتر از شهدا ما هیچ قهرمانی نداریم. اینها هستند که در دشوارترین میدانها مبارزه کردند و توانستند به عالی‌ترین درجات برسند و توانستند دشمنی را شکست بدهند. اینها قهرمانند... یاد اینها اهمیت دارد، رفتار شهیدان چگونه بوده، این را پدرها و مادرها و همسرها می‌توانند بگویند، اینها الگو می‌شوند. برجستگی‌های اخلاقی شهدا چگونه بوده؟ ... سبک زندگی این شهدا چگونه بوده؟ این کتاب‌های شرح حال شهدا را که انسان می‌خواند مثل اینکه وارد یک باغی شده با زیباترین و معطر‌ترین گلها متنوع، انواع و اقسام خُلقیات نیکو، برجسته و زیبا را انسان در این کتابها می بیند... همه‌ی اینها درس است... جوان احتیاج به الگو دارد و اینها الگوهای زنده‌ی کشورها و جوانان ما محسوب می‌شوند. یاد اینها باید زنده بماند. چه کسی یاد اینها را می‌تواند زنده نگه دارد؟ پدران، مادران، آنهایی که اینها را بزرگ کردند، آن همسری که مدتی با اینها زندگی کرده... اینها همه درس است. همه‌ی آنچه در خاطره‌ی شماها از شهیدان‌تان وجود دارد، درس است، اینها باید گفته بشود، اینها باید منتشر بشود، اینها باید مورد استفاده‌ی نسل جوان کشور قرار بگیرد» (۱۴۰۲/۴/۴)

    و البته رعایت همه‌ی جنبه‌های حرفه ای، بیان متقن و دور از مبالغه، روایت هنرمندانه و... از جمله اصول و قواعد مهمی بوده که بارها مورد تأکید رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته که تنها به یک عبارت از دهها بیان مربوط در این موضوع اکتفا می‌شود:
    «این که ما روی مسائل مربوط به این سررشته‌های هنر و فرهنگ و ادبیات و این چیزها تکیه می‌کنیم، به‌خاطر این است ...بروید بالا سرِ کار، آدم وارد، آدم بصیر و بینا را بگمارید بر کارها، کتاب را ارزیابی کنند، کتاب خوب از آب دربیاورند... کار را صحیح و درست باید انجام داد...» (۱۳۷۹/۱۱/۳)

    «هیچ تبیینی، هیچ تبلیغی، بیان هیچ حقیقتی، اگر چنانچه با هنر همراه نباشد، با نوعی هنرمندی همراه نباشد، کار خودش را نخواهد کرد، نه اثر خواهد کرد، نه خواهد ماند، یعنی احیاناً اثر آنی هم نخواهد کرد، باید با هنر همراه باشد» (۱۳۷۷/۶/۱۶)
     
    حضور چشمگیر و موثر زنان در عرصه‌های گوناگون انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
    بررسی ابعاد، گسترده، و عرصه‌های متعدد متنوع نقش بانوان در به‌ثمر رسیدن و مخصوصاً دوران نظام جمهوری اسلامی ایران نیازمند پژوهش‌های علمی و مستند (در حوزه‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی، تعلیم و تربیت و...) می‌باشد که علیرغم انجام برخی پژوهش ها و انتشار نتایج آنان، همچنان این موضوع مهم قابل تحقیق و مطالعه بیشتری است. نگاهی به برخی آمارها ضرورت این پژوهش‌ها را بیش از پیش نشان می‌دهد:
    ۱. تعداد شهدای زن در دفاع مقدس                        ۶۸۴۲   
    ۲. تعداد جانبازان زن در دفاع مقدس                      ۵۷۳۵
    ۳. تعداد زنان اسیر در دفاع مقدس                          ۱۷۱
    ۴. تعداد بانوان مادر شهید در دفاع مقدس                 ۱۲۳/۵۵۳
    ۵. تعداد بانوان همسر شهید در دفاع مقدس               ۶۱/۰۵۲
    ۶. تعداد بانوان همسر جانباز در دفاع مقدس              ۳۱۷/۱۹۳  
    ۷. تعداد بانوان همسر آزاده در دفاع مقدس                ۴۱/۰۷۶
    ۸. تعداد بانوان رزمنده شهید در دفاع مقدس                 ۵۰۰   

    براساس برخی پژوهشهای صورت گرفته (پیوست)، نقش زنان در عرصه‌ی دفاع مقدس که شامل بیش از سی نوع می‌باشد، از یک منظر سه حوزه‌ی مختلف را دربر‌می‌گیرد:
    الف. پشت جبهه (ازجمله تهیه و آماده‌سازی مواد غذایی نظیر پخت نان و مربا، شستشوی البسه و ملحفه رزمندگان، دوخت و دوز و بافندگی لباس و کلاه و جوراب و دستکش، اهدای خون، اهدای زیورآلات و انواع هدایا از وسایل و دارایی‌های شخصی، جمع آوری کمک‌های مردمی، خدمت در بیمارستانها و...)

    ب. جبهه از جمله: (نگهبانی و محافظت از مهمات، ساخت سنگر، ساخت تجهیزات دفاعی برای زمین‌گیر کردن دشمن در ماههای اولیه‌ی جنگ، دفاع مسلحانه و...)

    ج. ‌ فعالیت‌های فرهنگی تبلیغی (حضور در مراسم تشییع پیکر مطهر شهدا، دیدار با خانواده‌ی شهدا و اسرا، تبلیغ ارزش‌های پایداری و عزت دینی و غرور ملی در محافل، مدارس و اجتماعات و...)

    و از منظری دیگر در دو حوزه‌ی مهم قابل شناسایی است:
    الف. حوزه‌ی تربیتی و آماده‌سازی روحی همسران و فرزندان برای حضور در جبهه‌ها
    ب. حوزه‌ی تداوم راه رزمندگان، شهدا، و ایثارگران و جلوگیری از تضعیف روحیه‌ی حماسی مردم در جنگ روانی دشمن.
     
    روایت لطیف مادران و همسران شهدا، و قلم دلنشین بانوان نویسنده
    هدایت‌ها، حمایت‌ها و تشویق‌های رهبر انقلاب اسلامی مورد توجه و  استقبال‌ نویسندگان، خاطره‌نگاران، و روایتگران متعدد از مناطق مختلف کشور قرار گرفته و در این میان حضور بانوان قابل توجه و چشمگیر بوده است و با همت و تلاش این گروه از اهالی قلم، کتاب‌‌های متعددی حاوی خاطرات مادران، پدران و همسران شهدا، جانبازان و آزادگان دفاع مقدس و دفاع از حرم به نگارش درآمد و منتشر شد و طبیعی است مجاهدتی چنین خالصانه مورد عنایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز قرار گیرد. کافی است اشاره شود که از سی کتاب ارزشمندی که از بهمن سال ۱۳۹۰ تا آبان ۱۴۰۴ مفتخر به دریافت تقریظ ایشان قرار گرفته است بیست اثر به بانوان تعلق دارد.

    رهبر انقلاب اسلامی خود در چند دیدار به این موضوع یعنی حضور فعال بانوان در این عرصه تأکید کرده‌اند ازجمله:
    «واقعا کتابهایی که این خانم‌ها نوشته‌اند ـ آنهایی که من خوانده‌ام و دیده‌ام‌ ـ از لحاظ تصویر و مانند اینها، حقاً جزو برترین نوشته‌های خوب داستانی است، رمان نیست، خاطره است، اما واقعاً ‌زیباست.» (۱۳۹۷/۷/۸)
    «در میدان ادب،‌ ادبیات، شعر، رمان، شرح‌حال‌نویسی، زنها جزو برجسته‌هایند» (۱۴۰۴/۵/۵)
     
    «این کتاب‌های خاطرات مربوط به دفاع مقدس و دفاع از حرم که چاپ می‌شود خیلی باارزش است. این یک گونه‌ی جدید از کتاب‌سازی است که بحمدالله خوب راه افتاده و خانمها هم در این زمینه خیلی فعالند. نویسنده‌های خانم نوشته‌های بسیار خوبی دارند. از آنها من زیاد می‌خوانم» (۱۴۰۲/۲/۲۴)
     
    نمونه عباراتی از تقریظ‌های رهبر انقلاب اسلامی بر آثار زنان نویسنده حوزه دفاع مقدس
    بهترین راه برای درک صحیح نگاه هدایتگر و حمایت‌کننده‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به آثار ادبی دفاع مقدس مرور اجمالی گزیده‌ای از عبارات ایشان در تقریظ‌های منتشر شده از آثار بانوان نویسنده است:
    «این خانم (سیده اعظم حسینی) با مهارت و استادی، کتاب دا را تنظیم کرده، حقاً در یک حد نصاب است، کتاب قابل طرح جهانی است.» (تقریظ بر کتاب دا، زندگی سید زهرا حسینی، نویسنده: سیده اعظم حسینی، ۱۳۹۰/۱۰/۱۴)
    «هم راوی هم نویسنده حقاً در هنرمندی سنگ‌تمام گذاشته‌اند... آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرین‌زبانی که از قریحه‌ی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازک‌اندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشه‌هائی که عادتاً در بیان خاطره‌ها نگفته میماند، از ویژگیهای برجسته‌ی این کتاب است.» (تقریظ بر کتاب نورالدین پسر ایران، راوی:نورالدین عافی،نویسنده: معصومه سپهری، ۱۳۹۰/۱۰/۲۰)
    «این نیز بخشی از آن تصویر عظیم و باشکوهی است که ما همواره آن را از دور دیده و تحسین کرده و بزرگ شمرده‌ایم، بی‌آنکه از ریزه‌کاری‌ها و نقش‌های معجز‌آسای تشکیل‌دهنده‌ی آن و رنگ‌آمیزی‌های بی‌نظیر جزءجزء آن به درستی خبر داشته باشیم. این کتاب شرح این ریزه‌کاری‌های حیرت‌انگیز در بخشی از این تابلوی ماندگار و تاریخی است... درخور آن است که در شکل فیلم و رمان عرضه شود.» (تقریظ بر کتاب لشکر خوبان، راوی: مهدیقلی رضایی،نویسنده: معصومه سپهری، فروردین ۱۳۹۲)
    «...بر این هنرمندی در مجسم‌کردن زیبایی‌ها و زشتی‌ها و رنج‌ها و شادی‌ها آفرین گفتم... خدمت بزرگی است آنها را از ذهنها و خاطره‌ها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن... به چهار بانوی قهرمان این کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام می‌فرستم.» (تقریظ بر کتاب من زنده‌ام، نویسنده: معصومه آباد، ۱۳۹۲/۷/۵)
    «هم روایت، روایت بسیار خوبی است، هم نگارش، نگارش بسیار ممتازی است. این خانم قبلا هم کتاب نورالدین را نوشته بودند، خیلی واقعاً ارزش دارد این قلمها... بنده خدا را شکر می‌کنم وقتی که برخورد می‌کنم به این پدیده‌های بسیار برجسته و شیوای انقلاب اسلامی... ماجرای غواص‌ها... در این کتاب خوب تشریح شده... یکی از بزرگترین هنرهای نویسنده‌ها _ یعنی کسانی که روایت می‌نویسند چه رمان‌نویس، چه داستان کوتاه، چه خاطره _ و یکی از مهمترین بخشهای کارشان این است که بتوانند لحظات حسّاس را ترسیم کنند...» (بیانات درباره کتاب لشکر خوبان، ۱۳۹۲/۷/۱۵)
    «کتاب را خواندم ... آفرین... خیلی خوب نوشته‌اید، خیلی خوب، خیلی خوب، کتاب، کتاب جالبی است، جذابی است، هم از لحاظ داستانی خیلی خوب تنظیم کرده‌اند.» (تقریظ بر کتاب دختر شینا، راوی: قدم‌خیر محمدی کنعان (همسر شهید ستار ابراهیمی هژیر)، نویسنده: بهناز ضرابی‌زاده، ۱۳۹۲/۹/۱۳)
    «روایتی شورانگیز از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد، و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزّت رسید .. هنیئاً له. راوی ... نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانه‌ی خود بروشنی نشان داده است. در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به این همه، جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده‌ی کتاب. این خانم ضرابی‌زاده انصافاً خیلی قشنگ می‌نویسند...» (تقریظ بر کتاب گلستان یازدهم، راوی: زهرا پناهی‌روا (همسر شهید چیت‌سازیان)، نویسنده: بهناز ضرابی‌زاده، ۱۳۹۵/۱۱/۱۴)
    «سرگذشت این نوجوان شجاع و باهوش و صبور در اردوگاه‌های اسارت، یکی از شگفتی‌های دفاع مقدّس است... این یک سند باارزش از دفاع مقدّس و انقلاب است؛ باید قدر دانسته شود. خوب است سست‌پیمان‌های مغلوب‌دنیاشده، نگاهی به امثال این نوشته‌ی صادقانه و معصومانه بیندازند، شاید رحمت خدا شامل آنان شود.» (تقریظ بر کتاب سرباز کوچک امام، فاطمه دوست‌کامی، ۱۳۹۶/۴/۱۲)
    «بانو فرنگیس دلاور با همان روحیه‌ی استوار و پُرقدرت و با زبان صادق و صمیمی یک روستایی و با عواطف و احساسات رقیق و لطیف یک زن با ما سخن گفته ... ما از روستاهای مرزی در دوران جنگ ... هرگز به این وضوح و تفصیلی که در این روایت صادقانه ‌آمده خبر نداشتیم... از نویسنده کتاب خانم فتاحی به‌خاطر قلم روان و شیوا و هنر مصاحبه‌گیری و خاطره‌نویسی باید بسیار تشکر کرد.» (تقریظ بر کتاب فرنگیس، راوی: فرنگیس حیدرپور، نویسنده: مهناز فتاحی، ۱۳۹۶/۱۱/۲۱)
    «بسیار شیرین و جذاب نوشته شده ... ظرافت‌های برخاسته از ذوق و قریحه‌ی لطیف که در سراسر کتاب گسترده است می‌تواند از نویسنده‌ی خوش‌قلم و چیره‌دست کتاب باشد و می‌تواند هم دُر‌افشانی‌های راوی باشد.» (تقریظ بر کتاب مربع‌های قرمز، راوی:حسین یکتا،نویسنده:زینب عرفانیان، ۱۳۹۷/۴/۲۶)
    «صفا، اخلاص، صِدق، ایثار، ترجیح رضای حضرت حق بر همه چیز، بر همه‌ی عشق‌ها و همه‌ی محبوبها.. اراده و عزم راسخ در راه خدا و عشق به اهل بیت علیهم السلام، نمایشگر بخشی از شخصیت ممتاز شهید عزیز مصطفی صدرزاده است. سلام خدا بر او، و بر همسر صبور و دیگر وابستگانش، نوشته‌ی  خانم تجار، شیرین و پخته و مبتکرانه است.» (تقریظ بر کتاب اسم تو مصطفاست، نویسنده: راضیه تجار، ۱۳۹۷/۹/۱۸)
    «با شوق و عطش این کتاب شگفتی‌ساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم . همه چیز در این کتاب عالی است، روایت، عالی، راوی، عالی، نگارش، عالی، سلیقه‌ی تدوین و گردآوری، عالی، و... هیچ سرمایه‌ی معنوی برای کشور و ملت بالاتر از اینها نیست. سرمایه‌ی باارزش دیگر، قدرت نگارش لطیف و گویایی است که این ماجرای عاشقانه‌ی مادرانه به آن نیاز داشت. از نویسنده جداً باید تشکر شود.» (تقریظ بر کتاب تنها گریه کن، زندگی اشرف‌السادات منتظری، نویسنده: اکرم اسلامی، ۱۰ اسفند ۱۳۹۹)
    «بسیار کاردرست و بجایی کرده‌اند. این کاش برای دیگر مادران شهیدان در قم ـ مانند مادر شهیدان زین‌الدین ـ و در سراسر کشور نیز زلال قریحه‌ی شاعران، آثاری بیافریند.» (تقریظ بر ترکیب‌بند نغمه مستشار نظامی درباره‌ی کتاب تنها گریه‌کن)
    «آنچه در این کتاب آمده بخش ناشناخته و ناگفته‌ای از ماجرای عظیم دفاع مقدس است. باید از بانوی پرکار و صبور و خوش سلیقه‌ای که این کار پرزحمت را به‌عهده گرفته و بخوبی از عهده‌ برآمده است ... عمیقاً تشکر شود.» (تقریظ بر کتاب حوض خون، فاطمه سادات میرعالی، مهرماه ۱۴۰۰)
    «عشقی آتشین، عزمی پولادین و ایمانی راستین چهره‌نگار زندگی این دو جوان که با نگارشی زیبا و رسا در این کتاب تصویر شده است. این نیز از همان روایات صادقانه است که شنیدن و خواندن آن امثال این حقیر را خجالت‌زده می‌کند و فاصله‌ی نجومی‌شان با این مجاهدان واقعی را آشکار می‌سازد.» (تقریظ بر کتاب پاییز آمد، راوی:فخرالسادات موسوی (همسر شهید احمد یوسفی)، نویسنده گلستان جعفریان، آذر ۱۴۰۱)
    «سلام خدا بر شهید عزیز... و بر همسر پرگذشت و صبور و فرزانه او خانم ام‌البنین ... نوشته‌‌ی صفحه‌ی مقابل بسیار زیبا و اثرگذار است.» (تقریظ بر کتاب خاتون و قوماندان، راوی: ام‌البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی، نویسنده: مریم قربان‌زاده، دی ۱۴۰۱)
    «اینجا فطرتی پاک را، دلی روشن را، دستی خدمتگزار به ضعیفان را می‌بینیم که رشته‌ای از انوار خورشید حسینی آنها را در خط نورانی جهاد و شهادت به‌کار می‌اندازد و دارنده‌ی آنها را به اوج می‌رساند... او لایق این عروج بوده و دل باصفا و روح بامرام او ظرفیت آن را داشته است.» (تقریظ بر کتاب مجید بربری، نویسنده: کبری خدابخش دهقی، تیرماه ۱۴۰۲)
    «این شهید عزیز از سرآمدان شهدا است. زندگی پرهیزکارانه، رفتار فداکارانه و سرانجام غبطه‌انگیز شهادت دلاورانه و آگاهانه ... نگارش خوب نویسنده و اظهارات صریح و ساده‌ی راوی رنج‌کشیده، از امتیازات کتاب است.» (تقریظ بر کتاب آخرین فرصت، راوی: رفعت قافلان کوهی، همسر شهید علی کسایی، نویسنده: سمیرا اکبری، تیر ۱۴۰۲)
    «موضوع این رمان تازه و مبتکرانه است، نگارش آن هم شیرین و جذاب است. پرداختن به بخش‌های حاشیه‌ای ولی مهم و تأثیرگذار دفاع مقدس کار لازمی است که نویسنده این رمان شیوا از عهده‌ی آن برآمده است...» (تقریظ بر کتاب معبد زیرزمینی، نویسنده: معصومه میرابوطالبی، شهریور ۱۴۰۲)
    «این شرح حال نیز برای امثال من غبطه‌انگیز و حسرت‌زا است. نور این جوان و امثال او چشم امثال مرا خیره می‌کند و ما را متوجه تاریکی‌هایی که در آن گرفتاریم می‌سازد. آفرین به آن انگیزه‌ی نجات‌بخش که سید مصطفی‌ها را به چنین اوجی می‌رساند...» (تقریظ بر کتاب بیست سال و سه روز، نویسنده: سمانه خاکبازان، خرداد ۱۴۰۳)
    [بزودی منتشر می‌شود] تقریظ کتاب تب ناتمام، (راوی: شهلا منزوی،مادر جانباز شهید حسین دخانچی،نویسنده:زهرا حسینی مهرآبادی)
    [بزودی منتشر می‌شود] تقریظ کتاب خانوم‌ماه،راوی: خانم‌ناز علی‌نژاد، همسر شهید شیرعلی سلطانی، نویسنده: ساجده تقی‌زاده)
    ***
    دست دل را گرفته‌اند به مهر
    زینبی سیرت و خدیجه صفت
    اسوه‌ی صبر و عشق و ایثارند
    قهرمان بانوان ایرانی


    ومن الله التوفیق     
    علیرضا مختارپور قهرودی

     

     
    پیوست:
    فهرست بخشی از پژوهشهای انجام شده درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی نقش و تنوع فعالیت زنان در دفاع مقدس
    _ بیستون عشق (مشارکت اجتماعی زنان در کمک‌رسانی به جبهه‌ها در جنگ عراق ـ ایران، دکتر سمیه‌سادات شفیعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۹
    _مجموعه مقالات اولین سمینار زن و دفاع مقدس، ۱۳۷۴
    _ مجموعه مقالات کنگره‌ی نقش زنان در دفاع و امنیت، پنج جلد، معاونت تبلیغات و انتشارات فرهنگی ولی‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۷۹
    _ زنان جنگ، به کوشش سید امیر معصومی، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران
    _ نقش پشتیبانی رزمی زنان در دفاع، زهرا رحمانیان، سازمان تحقیقات و مطالعات بسیج
    _ نقش زنان در دفاع مقدس، محمدعلی جودکی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
    _ بررسی نقش زنان در دفاع مقدس براساس خاطره‌نوشت یکشنبه‌ی آخر، (مقاله)، ثمر میری، ۱۳۹۹
    _ مطالعه مردم‌شناسی روایت‌های زنانه از دوران جنگ تحمیلی، (مقاله)، مینو سلیمی، فصلنامه‌ی علمی پژوهشی زن و فرهنگ،‌۱۳۹۷
    _ طراحی الگوی سبک دینی زنان، پژوهشی مبتنی بر وصیت‌نامه شهدای زن در دفاع مقدس، فاطمه فلاح تفتی، فصلنامه‌ی فرهنگی ـ تربیتی زنان و خانواده، ۱۴۰۰
    _ سنخ‌شناسی یاریگری‌ها در جنگ براساس روایت‌های زنان جنگ‌زده، محمدتقی کرمی قهی، فصلنامه علوم اجتماعی، ۱۳۹۲
    _ نقش زنان در ۸ سال دفاع مقدس، لیلا شهبازی، دانشگاه پیام نور واحد تهران مرکز، ۱۳۹۱

    منبع: https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=61798

    #ديگران__يادداشت
    📰 «روایت قهرمان بانوان ایرانی» بسمه تعالی   «روایت قهرمان بانوان ایرانی» مروری بر روایتگری زنان از دفاع مقدس به مناسبت رونمایی از سه تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر سه کتاب "تب ناتمام"،خانوم ماه"،"همسفر آتش و برف"   مقدمه تب ناتمام ماجرای مادری است که در ۳۷ سالگی شاهد مجروحیت و قطع‌نخاع شدن پسر دلبندش می‌شود و هفده سال مادرانه و عاشقانه از او پرستاری می‌کند. این روایت، سوی دیگری نیز دارد و آن شرح جانبازی و تحمل دردها و رنج‌های فراوان و پایداری بر اصول از سوی جوانی است که در ۱۹ سالگی قطع‌نخاع شده و تا ۳۶ سالگی که به درجه‌ی رفیع شهادت نایل می‌شود حتی یک لحظه از راه نورانی‌اش پشیمان نبوده است. خانوم ماه روایت بانویی است که در عنفوان جوانی با طلبه‌ای مؤمن و مخلص ازدواج می‌کند و در تمامی مراحل سخت زندگی مجاهدانه و مؤمنانه‌ی همسرش با او هم‌قدم است و به همراه او خانه‌ای را از خشت و گِل عشق و ایمان بنا می‌کند. همسفر آتش و برف، روایتی است مستند و داستانی از روایت همسر شهیدی قهرمان و زندگی سراسر جهاد و مقاومت در سنگرهای مختلف دفاع از دین و سرزمین و آیین. در هر سه کتاب تصویر تازه‌ای از نقش زن در انقلاب اسلامی ترسیم شده، قهرمان اصلی هر سه کتاب از بانوان این سرزمین‌اند: یک مادر شهید و دو بانوی دیگر همسر شهید که البته آنان نیز مادر فرزندانی هستند. راوی هر سه کتاب نیز همین سه مهربانو می‌باشند و نویسندگان دو کتاب از این سه اثر نیز از بانوان نسل‌های جدید این سرزمین‌اند. پیش از این در مقالات سه‌گانه‌ای که هریک به مناسبت رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتابهای حوزه‌ی دفاع مقدس منتشر شد به ابعاد و آثار مختلف نقش زنان در انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، و دفاع از حرم پرداخته شد: یکم. در مقاله‌ی «حدیث زینبی مادران ایرانی» به‌مناسبت انتشار تقریظ کتاب «تنها گریه‌کن»، نقش زنان در دوران قبل، حین، و بعد از مشروطه، دوران حکومت پهلوی اول و دوم، دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا دفاع مقدس شرح داده شد. همچنین با مروری بر دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله‌العالی)، مهم‌ترین محورهای بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی مادران و پدران و هسمران شهدا نیز ارائه گردید. دوم. در مقاله‌ی «به احترام حماسه‌ی مهربانوان سرزمین و دین و آیین» به مناسبت انتشار تقریظ کتاب «حوض خون» به ابعاد مختلف فعالیت زنان در کمک‌رسانی به جبهه‌ها و مخصوصاً فعالیت تعدادی از بانوان اندیمشک در شست‌وشوی لباس و ملحفه و پتوی رزمندگان جبهه‌ها پرداخته شد. سوم. در مقاله‌ی «حق کرامت الهی زن از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی» به مناسبت انتشار تقریظ کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» به بیان ویژگی‌ها و نقش ماندگار و مؤثر زن در جامعه و تاریخ از دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی پرداخته شد و این ویژگی‌ها از ابعاد معرفتی، سیاسی ـ اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی تشریح و براساس آن، به وظایف و تکالیف زنان برای ایفای نقش خطیرشان در جامعه از نظر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای اشاره شد همچنین شش الگوی برگزیده ازنظر اسلام در بیان معظم‌له مورد اشاره قرار گرفت. در مقاله «حدیث زینبی مادران ایرانی» با ذکر منابع و مستندات نشان داده شد که از نظر حضرت امام خمینی(ره) زنان عامل تقویت ملتها بوده و در مقاطع مختلف بیداری ملت ایران ازجمله نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قیام پانزدهم خرداد نقشی برابر و گاه بالاتر از مردان ایفا کردند و آن‌قدر حضور و فعالیت بانوان در مقاطع مختلف برای ایشان چشمگیر و مهم بوده که تصریح می‌کنند که ما نهضت خودمان را مرهون زنها می‌دانیم. حضرت امام(ره) درخصوص ایستادگی و پایداری زنان قهرمان ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و خصوصاً در مقطع دفاع هشت ساله، آنان را احیاگران رشادت و جانبازی زنان قهرمان صدر اسلام می‌نامند وبه بیان احساس غرور از شجاعت‌ها، ایثارها و جانبازی‌های زینب‌گونه‌ی بانوان ایران می‌پردازند. عصاره و خلاصه‌ی نظر ایشان درباره‌ی بانوان را در این عبارت می‌توان دید: «بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله‌ی آنها هستیم. من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم.» (۱۳۵۸/۲/۵) حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در بیانات متعدد به تفصیل به نقش و تأثیر حضور و فعالیتهای بانوان در عرصه‌های مختلف پرداخته و آنان را دارای نقشی برابر و در بسیاری از عرصه‌ها مهم‌تر از نقش مردان دانسته‌اند و مخصوصاً مادران و همسران شهدا و جانبازان دفاع از انقلاب، دفاع مقدس، و دفاع از حرم را آیات و اسوه‌های صبر و مقاومت معرفی کرده و همواره دربرابر آنان ابراز خضوع  نموده‌اند. دوعبارت از صدها بیان ایشان در این موضوع: «انقلاب ما انقلاب زینبی است. از اول انقلاب، زنان یکی از برجسته‌ترین نقشها را در این انقلاب ایفا کردند. هم در خود حادثه‌ی بزرگ انقلاب، هم در حادثه‌ی بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگین‌تر و دردناک‌تر و تحمل‌طلب‌تر نبود، یقیناً کمتر نبود.» (بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور، ۱۳۸۹/۰۲/۰۱) «این همسران مجاهدان راه حق و مبارزان و سرداران و مادران آنها حقیقتاً آیتی هستند از صبر و مقاومت. شرح حال اینها را که انسان نگاه میکند و میخواند، رنجهای اینها را که ملاحظه میکند ـ البته بانوانی که قبل از انقلاب همسر مبارزینی بودند که سختیهائی را تحمل میکردند، نمونه‌هائی هم در آنجا دیده میشد؛ لیکن نمونه‌های کامل در دوره‌ی دفاع مقدس بود ـ میبیند این همسران چه کشیدند، این مادران چه کشیدند. اینها فرزندان را فرستادند جبهه‌ها؛ بسیاری از آنها شهید شدند، جانباز شدند و این اسوه‌های صبر و مقاومت مثل کوه، استوار ایستادند. » (بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۱۳۹۰/۰۳/۰۱)   اهمیت و لزوم جمع آوری،ثبت و انتشار خاطرات و تاریخ دفاع مقدس دفاع مقدس ملت ایران جلوه‌ی هزاران هزار ایثار، از خودگذشتگی، اتحاد، مقاومت،و جانبازی در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها بود. تنوع، کثرت و زیبایی‌ها و شگفتی‌های هریک از این صحنه‌ها و خاطرات و روایت مربوط به آن منبعی سرشار و تمام نشدنی برای افتخار و اتکای ملت ایران در آینده‌ی روشن خود است و به دلیل همین ظرفیت است که دشمنان این سرزمین و دین و آیین به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی: «از اول دفاع مقدس... همه‌ی دست‌های شیطانی درصدد بودند که نگذارند زیبایی‌ها و شکوه این حادثه منعکس بشود. همه‌ی سعی‌شان این بود که نگذارند آن عظمتی که در این کار بود منعکس بشود... همین‌طور در طول سالهای بعد از جنگ... خیلی‌ها تلاش کردند که نگذارند این حماسه‌ها زنده بشود.» (۱۳۹۲/۷/۱۵) اما چرا دشمن هنوز که هنوز است همچنان در پی فراموش ساختن یا تحریف خاطرات و روایت‌های مربوط به شهدا، رزمندگان، ابتکارات و پیشرفتهای نظامی و مهمتر از همه ماجرای تحول شگرف روحی و وجودی مردم این سرزمین خصوصاً جوانان در طول دفاع مقدس است؟ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در زمان‌های متعدد و مختلف به این پرسش نیز چنین پاسخ داده‌اند: «اینگونه خاطرات درس است و الهام و تربیت» (۱۳۶۴/۱۰/۱۶) «گنجینه‌ی یادها و خاطره‌های مجاهدان و آزادگان، ذخیره‌ی عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنی‌ها را پُرشمار می‌کند.» (۱۳۹۲/۷/۵) «هیچ صحنه‌ای مثل صحنه‌ی جنگ، برای گزارش خصوصیات یک ملت بهتر نیست.» (۱۳۷۲/۶/۲۹) بنابراین نگرانی دشمن از تأثیرات حفظ و نشر گنجینه‌ی دفاع مقدس در تربیت نسل جوان و آینده‌ساز کشور است لذا توصیه‌ها و دستورات رهبری در این خصوص به‌وضوح بیان شده. ازجمله: «کار ثبت و ضبط و حفظ و نشر و پخش اینها یک کار بسیار لازمی است، فریضه است.» (۱۳۹۴/۷/۱۳) «نگذارید این خاطرات [دفاع مقدس] به دست فراموشی سپرده شود... خیلی‌ها تلاش کردند که نگذارند این حماسه‌ها زنده بشود. شماها عکس این عمل کنید، نقطه‌ی مقابل این عمل کنید... باید هرچه بیشتر گفته شود، هر چه بیشتر نوشته شود، هرچه صادقانه‌تر منعکس بشود آن جزئیات بدون کم و زیاد، بدون مبالغه، آن حوادث به مبالغه نیاز ندارد. این قدر عظمت دارد که  خود حادثه را که نقل کنند شکوه خودش را و عظمتی را که در دل خودش هست نشان می‌دهد.» (۱۳۹۲/۷/۱۵) «آن هشت سال بایستی تاریخ ما را تغذیه کند... از آن هشت سال جنگ باید استفاده کرد... هر تجربه‌ی مخلصانه‌ای که این ]برادران جانباز و آزاده[ یا خودشان دیده‌اند یا در دیگری دیده‌اند، به‌نظر من کافی است تا انسان‌هایی را هدایت کند، این حادثه‌ها و تجربه‌ها، ماها را واقعاً هدایت می‌کند.» (۱۳۷۰/۴/۲۵) از همان سال‌های اولیه دفاع مقدس، برخی جوانان متعهد و انقلابی با همان بضاعت اندکی که در اختیار داشتند به ضبط و ثبت برخی وقایع و رویدادهای این دفاع شرافتمندانه همت گماشتند و جمعی دیگر نیز براساس مشاهدات خود یا استفاده از خاطرات ضبط و ثبت شده به نگارش گزارش‌ها، خاطرات، و روایت‌های داستانی پرداختند. با پایان یافتن پیروزمندانه‌ی جمهوری اسلامی ایران در جنگ هشت‌ساله، انتشار آثار در حوزه‌ی خاطره‌نگاری و داستان کوتاه ازنظر تنوع و تعداد، مسیر صعودی خود را آغاز کرد. اما حیات و رشد این نهال نوپا نیاز به حمایت‌ها، هدایت‌ها و تشویق‌های صاحبنظرانی داشت تا هم از گزند آفات و دشمنی‌ها مصون بماند و هم بتدریج رشد کند و مسیر بالندگی درخور عظمت دفاع مقدس را طی کند. و چه کسی شایسته‌تر و دلسوزتر و صاحبنظرتر از شخصیتی که از جوانی و توأم با تحصیلات حوزوی و مهم‌تر از آن در کوران زندان‌ها و تبعیدها و مرارت‌های دوران مبارزه علیه رژیم طاغوت پیوندی مستحکم و مستمر با آثار شاخص ادبی ایران و جهان اعم از نثر و نظم داشته و هزاران اثر ادبی را مطالعه کرده، و حتی سرگذشت و تاریخ کشورها، ملت‌ها، و انقلاب‌ها را در کتب ادبی و تاریخی به‌دقت مورد توجه قرار داده است.   نقش هدایت‌ها و حمایت‌های رهبر انقلاب اسلامی در رشد کمی و کیفی آثار مربوط به دفاع مقدس بنابر آنچه تا کنون از یادداشتها و تقریظهای حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای منتشر شده ـ که بخش اندکی از تقریظات ایشان را تشکیل می‌دهد،ـ علیرغم وجود چند نمونه از نظرات ایشان در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹، از آنجا که نخستین دوره‌ی رشد قابل توجه انتشار کتب این حوزه از سال ۱۳۶۹ شروع شده لذا بیشترین یادداشت‌ها و تقریظ‌های ایشان نیز به همان سال‌ها اختصاص دارد چنانکه تنها در سال ۱۳۷۰ برای حدود ۲۲ کتاب حوزه‌ی دفاع مقدس یادداشت‌های تشویق‌کننده و گاه با ذکر نکاتی اصلاحی نوشته‌اند. خوشبختانه به همت بلند جوانان متعهد به ادای تکلیف مهم حفظ و انتشار میراث عظیم دفاع مقدس به‌تدریج آثار مربوط به این حوزه هم ازنظر کیفی و هم از نظر کمی رشد قابل توجهی یافت اما دشمنان آگاه و برخی افراد ناآگاه نیز همچنان به تخریب و تحقیر دفاع مقدس و نیز آثار مربوط به آن ادامه داده‌اند. جامعه‌ی ایران اسلامی نیز پس از پایان دفاع مقدس مورد شدیدترین تهاجم‌های فرهنگی بیگانگان قرار گرفت و لزوم بصیرت نسبت به اهداف دشمن و مقابله با آن به یکی از مهم‌ترین و پربسامدترین تذکرات و توصیه‌های رهبر معظم انقلاب تبدیل شده اما ایشان تنها به تذکر و توصیه در این خصوص  اکتفا نکردند بلکه خود با نگارش تقریظ‌ها و موافقت با انتشار برخی از یادداشت‌های قبلی ایشان بر آثار ادبی دفاع مقدس دوره‌ی جدیدی از توجه به رشد ادبیات این حوزه‌ی مهم و ضرورت حیاتی برای نسل‌های آینده را آغاز کردند، دوره‌ی جدیدی که از بهمن سال ۱۳۹۰ با انتشار تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب «نورالدین پسر ایران» آغاز شد و اینک با انتشار سه تقریظ اخیر ایشان، تعداد تقریظ‌های منتشر شده در این دوره به عدد سی می‌رسد و البته در طول سالهای ۱۳۹۰ تا کنون، هفت اثر مربوط به حوزه‌های غیردفاع مقدس نیز مورد تشویق کتبی ایشان قرار گرفته‌اند. اینها همه غیر از دهها تشویقی است که بصورت ارسال پیام شفاهی صورت گرفته است. هدایتها‌، حمایتها و تأکیدات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جلسات مختلف با نویسندگان، خاطره‌نگاران، مستندسازان، و برگزارکنندگان کنگره‌های بزرگداشت شهدا، و نیز در دیدارهای عمومی موجب احساس مسئولیت اهالی قلم و ناشران در ارتقای کمی و کیفی آثار گردید. اما همچنان نگرانی‌هایی هم باقی مانده بود ازجمله درگذشت برخی مادران و پدران شهدا و شهادت برخی جانبازان بدون اینکه خاطرات گرانبهای آنان ثبت و ضبط شود. این موضوع نیز از دیرباز مورد تذکر و هشدار رهبر انقلاب بود و بارها نسبت به جمع‌آوری و اخذ خاطرات و حتی مدارک مرتبط با دفاع مقدس تأکید کرده‌اند. ازجمله در همان بحبوحه‌ی دفاع مقدس در حاشیه‌ی یکی از کتابها چنین نوشته‌اند: «بی‌شک اگر لحظات پُرمعنا و پُرماجرای هریک از این شهادت‌ها ثبت می‌شد و چنانکه در این یادداشت‌ها آمده، به چشم می‌آمد غنی‌ترین میراث معنوی برای تاریخ به‌جا می‌ماند.» همچنین در رابطه با لزوم توجه به همه‌ی ابعاد و آثار و حضور و نقش همه‌ی عناصر موثر در دفاع مقدس معتقدند: «بسیار لازم بوده و هست که جبهه‌گیان رسته‌های غیر رزمی مانند جهادگران، امدادگران، رانندگان، آشپزها و تدارکاتی‌ها که هرکدام عالم مخصوص به خود داشته‌اند و بعضاً فداکاری‌شان از رزمندگان خطوط مقدم کم‌خطرتر نبوده بلکه حتی پرخطرتر هم بوده ـ مثل سنگرسازان و خاکریززنان ـ نیز شرح خود را بنویسند یا بگویند و کسی بنویسد.» (۱۳۷۱/۱/۶) البته تأکیدات ایشان تنها محدود به خاطرات و شرح حال‌نویسی و روایت نبوده بلکه تأکید ‌کرده‌اند: «بایستی در کنار این کارها، کارهای دیگری هم انجام بگیرد ازجمله‌ی کارها تحلیل‌ها و استنتاجهای جامعه‌شناسی و روان‌شناختی روی این خاطره‌نویسی‌ها براساس عنصر پُرقدرت دین است... حضور این عنصر پُرقدرت، از لحاظ جامعه‌شناختی کشور و از لحاظ روان‌شناختی مردم کشور بایست تحلیل بشود، بررسی بشود... یا برخی از چیزهایی که در حاشیه‌ی این جان‌فدایی‌ها و فداکاری‌ها وجود داشته ]مثلاً [شرح حال پدرها و مادرها، این خیلی چیز مهمی است...این پدرها، احساساتشان، انگیزه‌هایشان چگونه بوده است؟ یا همسرها؛ یعنی همسری که در کنار این جوان محبوب خودش دارد زندگی راحت می‌کند چطور چشم می‌پوشد از او و موافقت می‌کند با رفتن او، و صبر می‌کند بر نبودن او و بعد بر شهادت او؟ اینها، این احساسات آنها، حالات آنها، همه‌ی اینها درخور تحلیل است. یا این خدماتی که در خانه‌ها و در مراکز زنان و مردمی و مانند اینها انجام گرفته، فرض کنید در خانه‌هایی غذا درست کردند، کمپوت درست کردند، آذوقه‌های جنگی فراهم کردند، نان پختند و فرستادند، اینها چیزهایی عجیب و غریبی است، این مردها و این زنها با چه انگیزه هایی، با چه همت هایی این کار را کردند؟... یا تشییع‌جنازه‌ها؛ یکی از چیزهای مغفولی که تا حالا به آن توجه نشده و باید حتماً توجه بشود، تشییع جنازه‌ی شهدا است در دوران جنگ و الان هم همین‌جور است... تشییع‌ جنازه‌‌های عظیمی راه می‌افتاد، مردم می آمدند، شعرا شعر می‌گفتند، نوحه درست می‌کردند، سینه می‌زدند، به نام شهدا، به یاد شهدا، اینها در هیچ جای دنیا نیست، اینها چیزهایی عجیب و غریبی است، اینها به یادماندنی است، اینها را باید ثبت کرد و نگه داشت» (۱۴۰۰/۷/۲۴) و در دیداری با خانواده‌ی معظم شهدا چنین فرموده‌اند: «رنجی که پدر، مادر، و همسر می‌کشند باید مورد توجه قرار بگیرد، از این زاویه نگاه کنیم. یکی از ناحیه‌ی گنجینه‌ی باارزش خاطرات و یادهایی است که در سینه‌ی پدران و مادران و همسران وجود دارد،... پدر و مادر و همسر شهید گنجینه‌ی یادهای شهیدند، شهدا قهرمان کشورند، قهرمان‌های کشور ما شهدا هستند، بالاتر از شهدا ما هیچ قهرمانی نداریم. اینها هستند که در دشوارترین میدانها مبارزه کردند و توانستند به عالی‌ترین درجات برسند و توانستند دشمنی را شکست بدهند. اینها قهرمانند... یاد اینها اهمیت دارد، رفتار شهیدان چگونه بوده، این را پدرها و مادرها و همسرها می‌توانند بگویند، اینها الگو می‌شوند. برجستگی‌های اخلاقی شهدا چگونه بوده؟ ... سبک زندگی این شهدا چگونه بوده؟ این کتاب‌های شرح حال شهدا را که انسان می‌خواند مثل اینکه وارد یک باغی شده با زیباترین و معطر‌ترین گلها متنوع، انواع و اقسام خُلقیات نیکو، برجسته و زیبا را انسان در این کتابها می بیند... همه‌ی اینها درس است... جوان احتیاج به الگو دارد و اینها الگوهای زنده‌ی کشورها و جوانان ما محسوب می‌شوند. یاد اینها باید زنده بماند. چه کسی یاد اینها را می‌تواند زنده نگه دارد؟ پدران، مادران، آنهایی که اینها را بزرگ کردند، آن همسری که مدتی با اینها زندگی کرده... اینها همه درس است. همه‌ی آنچه در خاطره‌ی شماها از شهیدان‌تان وجود دارد، درس است، اینها باید گفته بشود، اینها باید منتشر بشود، اینها باید مورد استفاده‌ی نسل جوان کشور قرار بگیرد» (۱۴۰۲/۴/۴) و البته رعایت همه‌ی جنبه‌های حرفه ای، بیان متقن و دور از مبالغه، روایت هنرمندانه و... از جمله اصول و قواعد مهمی بوده که بارها مورد تأکید رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته که تنها به یک عبارت از دهها بیان مربوط در این موضوع اکتفا می‌شود: «این که ما روی مسائل مربوط به این سررشته‌های هنر و فرهنگ و ادبیات و این چیزها تکیه می‌کنیم، به‌خاطر این است ...بروید بالا سرِ کار، آدم وارد، آدم بصیر و بینا را بگمارید بر کارها، کتاب را ارزیابی کنند، کتاب خوب از آب دربیاورند... کار را صحیح و درست باید انجام داد...» (۱۳۷۹/۱۱/۳) «هیچ تبیینی، هیچ تبلیغی، بیان هیچ حقیقتی، اگر چنانچه با هنر همراه نباشد، با نوعی هنرمندی همراه نباشد، کار خودش را نخواهد کرد، نه اثر خواهد کرد، نه خواهد ماند، یعنی احیاناً اثر آنی هم نخواهد کرد، باید با هنر همراه باشد» (۱۳۷۷/۶/۱۶)   حضور چشمگیر و موثر زنان در عرصه‌های گوناگون انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بررسی ابعاد، گسترده، و عرصه‌های متعدد متنوع نقش بانوان در به‌ثمر رسیدن و مخصوصاً دوران نظام جمهوری اسلامی ایران نیازمند پژوهش‌های علمی و مستند (در حوزه‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی، تعلیم و تربیت و...) می‌باشد که علیرغم انجام برخی پژوهش ها و انتشار نتایج آنان، همچنان این موضوع مهم قابل تحقیق و مطالعه بیشتری است. نگاهی به برخی آمارها ضرورت این پژوهش‌ها را بیش از پیش نشان می‌دهد: ۱. تعداد شهدای زن در دفاع مقدس                        ۶۸۴۲    ۲. تعداد جانبازان زن در دفاع مقدس                      ۵۷۳۵ ۳. تعداد زنان اسیر در دفاع مقدس                          ۱۷۱ ۴. تعداد بانوان مادر شهید در دفاع مقدس                 ۱۲۳/۵۵۳ ۵. تعداد بانوان همسر شهید در دفاع مقدس               ۶۱/۰۵۲ ۶. تعداد بانوان همسر جانباز در دفاع مقدس              ۳۱۷/۱۹۳   ۷. تعداد بانوان همسر آزاده در دفاع مقدس                ۴۱/۰۷۶ ۸. تعداد بانوان رزمنده شهید در دفاع مقدس                 ۵۰۰    براساس برخی پژوهشهای صورت گرفته (پیوست)، نقش زنان در عرصه‌ی دفاع مقدس که شامل بیش از سی نوع می‌باشد، از یک منظر سه حوزه‌ی مختلف را دربر‌می‌گیرد: الف. پشت جبهه (ازجمله تهیه و آماده‌سازی مواد غذایی نظیر پخت نان و مربا، شستشوی البسه و ملحفه رزمندگان، دوخت و دوز و بافندگی لباس و کلاه و جوراب و دستکش، اهدای خون، اهدای زیورآلات و انواع هدایا از وسایل و دارایی‌های شخصی، جمع آوری کمک‌های مردمی، خدمت در بیمارستانها و...) ب. جبهه از جمله: (نگهبانی و محافظت از مهمات، ساخت سنگر، ساخت تجهیزات دفاعی برای زمین‌گیر کردن دشمن در ماههای اولیه‌ی جنگ، دفاع مسلحانه و...) ج. ‌ فعالیت‌های فرهنگی تبلیغی (حضور در مراسم تشییع پیکر مطهر شهدا، دیدار با خانواده‌ی شهدا و اسرا، تبلیغ ارزش‌های پایداری و عزت دینی و غرور ملی در محافل، مدارس و اجتماعات و...) و از منظری دیگر در دو حوزه‌ی مهم قابل شناسایی است: الف. حوزه‌ی تربیتی و آماده‌سازی روحی همسران و فرزندان برای حضور در جبهه‌ها ب. حوزه‌ی تداوم راه رزمندگان، شهدا، و ایثارگران و جلوگیری از تضعیف روحیه‌ی حماسی مردم در جنگ روانی دشمن.   روایت لطیف مادران و همسران شهدا، و قلم دلنشین بانوان نویسنده هدایت‌ها، حمایت‌ها و تشویق‌های رهبر انقلاب اسلامی مورد توجه و  استقبال‌ نویسندگان، خاطره‌نگاران، و روایتگران متعدد از مناطق مختلف کشور قرار گرفته و در این میان حضور بانوان قابل توجه و چشمگیر بوده است و با همت و تلاش این گروه از اهالی قلم، کتاب‌‌های متعددی حاوی خاطرات مادران، پدران و همسران شهدا، جانبازان و آزادگان دفاع مقدس و دفاع از حرم به نگارش درآمد و منتشر شد و طبیعی است مجاهدتی چنین خالصانه مورد عنایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز قرار گیرد. کافی است اشاره شود که از سی کتاب ارزشمندی که از بهمن سال ۱۳۹۰ تا آبان ۱۴۰۴ مفتخر به دریافت تقریظ ایشان قرار گرفته است بیست اثر به بانوان تعلق دارد. رهبر انقلاب اسلامی خود در چند دیدار به این موضوع یعنی حضور فعال بانوان در این عرصه تأکید کرده‌اند ازجمله: «واقعا کتابهایی که این خانم‌ها نوشته‌اند ـ آنهایی که من خوانده‌ام و دیده‌ام‌ ـ از لحاظ تصویر و مانند اینها، حقاً جزو برترین نوشته‌های خوب داستانی است، رمان نیست، خاطره است، اما واقعاً ‌زیباست.» (۱۳۹۷/۷/۸) «در میدان ادب،‌ ادبیات، شعر، رمان، شرح‌حال‌نویسی، زنها جزو برجسته‌هایند» (۱۴۰۴/۵/۵)   «این کتاب‌های خاطرات مربوط به دفاع مقدس و دفاع از حرم که چاپ می‌شود خیلی باارزش است. این یک گونه‌ی جدید از کتاب‌سازی است که بحمدالله خوب راه افتاده و خانمها هم در این زمینه خیلی فعالند. نویسنده‌های خانم نوشته‌های بسیار خوبی دارند. از آنها من زیاد می‌خوانم» (۱۴۰۲/۲/۲۴)   نمونه عباراتی از تقریظ‌های رهبر انقلاب اسلامی بر آثار زنان نویسنده حوزه دفاع مقدس بهترین راه برای درک صحیح نگاه هدایتگر و حمایت‌کننده‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به آثار ادبی دفاع مقدس مرور اجمالی گزیده‌ای از عبارات ایشان در تقریظ‌های منتشر شده از آثار بانوان نویسنده است: «این خانم (سیده اعظم حسینی) با مهارت و استادی، کتاب دا را تنظیم کرده، حقاً در یک حد نصاب است، کتاب قابل طرح جهانی است.» (تقریظ بر کتاب دا، زندگی سید زهرا حسینی، نویسنده: سیده اعظم حسینی، ۱۳۹۰/۱۰/۱۴) «هم راوی هم نویسنده حقاً در هنرمندی سنگ‌تمام گذاشته‌اند... آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرین‌زبانی که از قریحه‌ی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازک‌اندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشه‌هائی که عادتاً در بیان خاطره‌ها نگفته میماند، از ویژگیهای برجسته‌ی این کتاب است.» (تقریظ بر کتاب نورالدین پسر ایران، راوی:نورالدین عافی،نویسنده: معصومه سپهری، ۱۳۹۰/۱۰/۲۰) «این نیز بخشی از آن تصویر عظیم و باشکوهی است که ما همواره آن را از دور دیده و تحسین کرده و بزرگ شمرده‌ایم، بی‌آنکه از ریزه‌کاری‌ها و نقش‌های معجز‌آسای تشکیل‌دهنده‌ی آن و رنگ‌آمیزی‌های بی‌نظیر جزءجزء آن به درستی خبر داشته باشیم. این کتاب شرح این ریزه‌کاری‌های حیرت‌انگیز در بخشی از این تابلوی ماندگار و تاریخی است... درخور آن است که در شکل فیلم و رمان عرضه شود.» (تقریظ بر کتاب لشکر خوبان، راوی: مهدیقلی رضایی،نویسنده: معصومه سپهری، فروردین ۱۳۹۲) «...بر این هنرمندی در مجسم‌کردن زیبایی‌ها و زشتی‌ها و رنج‌ها و شادی‌ها آفرین گفتم... خدمت بزرگی است آنها را از ذهنها و خاطره‌ها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن... به چهار بانوی قهرمان این کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام می‌فرستم.» (تقریظ بر کتاب من زنده‌ام، نویسنده: معصومه آباد، ۱۳۹۲/۷/۵) «هم روایت، روایت بسیار خوبی است، هم نگارش، نگارش بسیار ممتازی است. این خانم قبلا هم کتاب نورالدین را نوشته بودند، خیلی واقعاً ارزش دارد این قلمها... بنده خدا را شکر می‌کنم وقتی که برخورد می‌کنم به این پدیده‌های بسیار برجسته و شیوای انقلاب اسلامی... ماجرای غواص‌ها... در این کتاب خوب تشریح شده... یکی از بزرگترین هنرهای نویسنده‌ها _ یعنی کسانی که روایت می‌نویسند چه رمان‌نویس، چه داستان کوتاه، چه خاطره _ و یکی از مهمترین بخشهای کارشان این است که بتوانند لحظات حسّاس را ترسیم کنند...» (بیانات درباره کتاب لشکر خوبان، ۱۳۹۲/۷/۱۵) «کتاب را خواندم ... آفرین... خیلی خوب نوشته‌اید، خیلی خوب، خیلی خوب، کتاب، کتاب جالبی است، جذابی است، هم از لحاظ داستانی خیلی خوب تنظیم کرده‌اند.» (تقریظ بر کتاب دختر شینا، راوی: قدم‌خیر محمدی کنعان (همسر شهید ستار ابراهیمی هژیر)، نویسنده: بهناز ضرابی‌زاده، ۱۳۹۲/۹/۱۳) «روایتی شورانگیز از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد، و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزّت رسید .. هنیئاً له. راوی ... نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانه‌ی خود بروشنی نشان داده است. در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به این همه، جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده‌ی کتاب. این خانم ضرابی‌زاده انصافاً خیلی قشنگ می‌نویسند...» (تقریظ بر کتاب گلستان یازدهم، راوی: زهرا پناهی‌روا (همسر شهید چیت‌سازیان)، نویسنده: بهناز ضرابی‌زاده، ۱۳۹۵/۱۱/۱۴) «سرگذشت این نوجوان شجاع و باهوش و صبور در اردوگاه‌های اسارت، یکی از شگفتی‌های دفاع مقدّس است... این یک سند باارزش از دفاع مقدّس و انقلاب است؛ باید قدر دانسته شود. خوب است سست‌پیمان‌های مغلوب‌دنیاشده، نگاهی به امثال این نوشته‌ی صادقانه و معصومانه بیندازند، شاید رحمت خدا شامل آنان شود.» (تقریظ بر کتاب سرباز کوچک امام، فاطمه دوست‌کامی، ۱۳۹۶/۴/۱۲) «بانو فرنگیس دلاور با همان روحیه‌ی استوار و پُرقدرت و با زبان صادق و صمیمی یک روستایی و با عواطف و احساسات رقیق و لطیف یک زن با ما سخن گفته ... ما از روستاهای مرزی در دوران جنگ ... هرگز به این وضوح و تفصیلی که در این روایت صادقانه ‌آمده خبر نداشتیم... از نویسنده کتاب خانم فتاحی به‌خاطر قلم روان و شیوا و هنر مصاحبه‌گیری و خاطره‌نویسی باید بسیار تشکر کرد.» (تقریظ بر کتاب فرنگیس، راوی: فرنگیس حیدرپور، نویسنده: مهناز فتاحی، ۱۳۹۶/۱۱/۲۱) «بسیار شیرین و جذاب نوشته شده ... ظرافت‌های برخاسته از ذوق و قریحه‌ی لطیف که در سراسر کتاب گسترده است می‌تواند از نویسنده‌ی خوش‌قلم و چیره‌دست کتاب باشد و می‌تواند هم دُر‌افشانی‌های راوی باشد.» (تقریظ بر کتاب مربع‌های قرمز، راوی:حسین یکتا،نویسنده:زینب عرفانیان، ۱۳۹۷/۴/۲۶) «صفا، اخلاص، صِدق، ایثار، ترجیح رضای حضرت حق بر همه چیز، بر همه‌ی عشق‌ها و همه‌ی محبوبها.. اراده و عزم راسخ در راه خدا و عشق به اهل بیت علیهم السلام، نمایشگر بخشی از شخصیت ممتاز شهید عزیز مصطفی صدرزاده است. سلام خدا بر او، و بر همسر صبور و دیگر وابستگانش، نوشته‌ی  خانم تجار، شیرین و پخته و مبتکرانه است.» (تقریظ بر کتاب اسم تو مصطفاست، نویسنده: راضیه تجار، ۱۳۹۷/۹/۱۸) «با شوق و عطش این کتاب شگفتی‌ساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم . همه چیز در این کتاب عالی است، روایت، عالی، راوی، عالی، نگارش، عالی، سلیقه‌ی تدوین و گردآوری، عالی، و... هیچ سرمایه‌ی معنوی برای کشور و ملت بالاتر از اینها نیست. سرمایه‌ی باارزش دیگر، قدرت نگارش لطیف و گویایی است که این ماجرای عاشقانه‌ی مادرانه به آن نیاز داشت. از نویسنده جداً باید تشکر شود.» (تقریظ بر کتاب تنها گریه کن، زندگی اشرف‌السادات منتظری، نویسنده: اکرم اسلامی، ۱۰ اسفند ۱۳۹۹) «بسیار کاردرست و بجایی کرده‌اند. این کاش برای دیگر مادران شهیدان در قم ـ مانند مادر شهیدان زین‌الدین ـ و در سراسر کشور نیز زلال قریحه‌ی شاعران، آثاری بیافریند.» (تقریظ بر ترکیب‌بند نغمه مستشار نظامی درباره‌ی کتاب تنها گریه‌کن) «آنچه در این کتاب آمده بخش ناشناخته و ناگفته‌ای از ماجرای عظیم دفاع مقدس است. باید از بانوی پرکار و صبور و خوش سلیقه‌ای که این کار پرزحمت را به‌عهده گرفته و بخوبی از عهده‌ برآمده است ... عمیقاً تشکر شود.» (تقریظ بر کتاب حوض خون، فاطمه سادات میرعالی، مهرماه ۱۴۰۰) «عشقی آتشین، عزمی پولادین و ایمانی راستین چهره‌نگار زندگی این دو جوان که با نگارشی زیبا و رسا در این کتاب تصویر شده است. این نیز از همان روایات صادقانه است که شنیدن و خواندن آن امثال این حقیر را خجالت‌زده می‌کند و فاصله‌ی نجومی‌شان با این مجاهدان واقعی را آشکار می‌سازد.» (تقریظ بر کتاب پاییز آمد، راوی:فخرالسادات موسوی (همسر شهید احمد یوسفی)، نویسنده گلستان جعفریان، آذر ۱۴۰۱) «سلام خدا بر شهید عزیز... و بر همسر پرگذشت و صبور و فرزانه او خانم ام‌البنین ... نوشته‌‌ی صفحه‌ی مقابل بسیار زیبا و اثرگذار است.» (تقریظ بر کتاب خاتون و قوماندان، راوی: ام‌البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی، نویسنده: مریم قربان‌زاده، دی ۱۴۰۱) «اینجا فطرتی پاک را، دلی روشن را، دستی خدمتگزار به ضعیفان را می‌بینیم که رشته‌ای از انوار خورشید حسینی آنها را در خط نورانی جهاد و شهادت به‌کار می‌اندازد و دارنده‌ی آنها را به اوج می‌رساند... او لایق این عروج بوده و دل باصفا و روح بامرام او ظرفیت آن را داشته است.» (تقریظ بر کتاب مجید بربری، نویسنده: کبری خدابخش دهقی، تیرماه ۱۴۰۲) «این شهید عزیز از سرآمدان شهدا است. زندگی پرهیزکارانه، رفتار فداکارانه و سرانجام غبطه‌انگیز شهادت دلاورانه و آگاهانه ... نگارش خوب نویسنده و اظهارات صریح و ساده‌ی راوی رنج‌کشیده، از امتیازات کتاب است.» (تقریظ بر کتاب آخرین فرصت، راوی: رفعت قافلان کوهی، همسر شهید علی کسایی، نویسنده: سمیرا اکبری، تیر ۱۴۰۲) «موضوع این رمان تازه و مبتکرانه است، نگارش آن هم شیرین و جذاب است. پرداختن به بخش‌های حاشیه‌ای ولی مهم و تأثیرگذار دفاع مقدس کار لازمی است که نویسنده این رمان شیوا از عهده‌ی آن برآمده است...» (تقریظ بر کتاب معبد زیرزمینی، نویسنده: معصومه میرابوطالبی، شهریور ۱۴۰۲) «این شرح حال نیز برای امثال من غبطه‌انگیز و حسرت‌زا است. نور این جوان و امثال او چشم امثال مرا خیره می‌کند و ما را متوجه تاریکی‌هایی که در آن گرفتاریم می‌سازد. آفرین به آن انگیزه‌ی نجات‌بخش که سید مصطفی‌ها را به چنین اوجی می‌رساند...» (تقریظ بر کتاب بیست سال و سه روز، نویسنده: سمانه خاکبازان، خرداد ۱۴۰۳) [بزودی منتشر می‌شود] تقریظ کتاب تب ناتمام، (راوی: شهلا منزوی،مادر جانباز شهید حسین دخانچی،نویسنده:زهرا حسینی مهرآبادی) [بزودی منتشر می‌شود] تقریظ کتاب خانوم‌ماه،راوی: خانم‌ناز علی‌نژاد، همسر شهید شیرعلی سلطانی، نویسنده: ساجده تقی‌زاده) *** دست دل را گرفته‌اند به مهر زینبی سیرت و خدیجه صفت اسوه‌ی صبر و عشق و ایثارند قهرمان بانوان ایرانی ومن الله التوفیق      علیرضا مختارپور قهرودی     پیوست: فهرست بخشی از پژوهشهای انجام شده درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی نقش و تنوع فعالیت زنان در دفاع مقدس _ بیستون عشق (مشارکت اجتماعی زنان در کمک‌رسانی به جبهه‌ها در جنگ عراق ـ ایران، دکتر سمیه‌سادات شفیعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۹ _مجموعه مقالات اولین سمینار زن و دفاع مقدس، ۱۳۷۴ _ مجموعه مقالات کنگره‌ی نقش زنان در دفاع و امنیت، پنج جلد، معاونت تبلیغات و انتشارات فرهنگی ولی‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۷۹ _ زنان جنگ، به کوشش سید امیر معصومی، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران _ نقش پشتیبانی رزمی زنان در دفاع، زهرا رحمانیان، سازمان تحقیقات و مطالعات بسیج _ نقش زنان در دفاع مقدس، محمدعلی جودکی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی _ بررسی نقش زنان در دفاع مقدس براساس خاطره‌نوشت یکشنبه‌ی آخر، (مقاله)، ثمر میری، ۱۳۹۹ _ مطالعه مردم‌شناسی روایت‌های زنانه از دوران جنگ تحمیلی، (مقاله)، مینو سلیمی، فصلنامه‌ی علمی پژوهشی زن و فرهنگ،‌۱۳۹۷ _ طراحی الگوی سبک دینی زنان، پژوهشی مبتنی بر وصیت‌نامه شهدای زن در دفاع مقدس، فاطمه فلاح تفتی، فصلنامه‌ی فرهنگی ـ تربیتی زنان و خانواده، ۱۴۰۰ _ سنخ‌شناسی یاریگری‌ها در جنگ براساس روایت‌های زنان جنگ‌زده، محمدتقی کرمی قهی، فصلنامه علوم اجتماعی، ۱۳۹۲ _ نقش زنان در ۸ سال دفاع مقدس، لیلا شهبازی، دانشگاه پیام نور واحد تهران مرکز، ۱۳۹۱ 🔗 منبع: https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=61798 #ديگران__يادداشت
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 499 Visualizações 0 Anterior
  • حاضرم قصاص شوم اما ثواب تعلیم ولایت را ندهم

    دو نفر نزد امام سجاد ع آمدند. یکیشان قاتل پدر دیگری بود. قاتل، ولایت اهل بیت را به فرزند مقتول یاد داده بود.حضرت فرمود ثواب آن تعلیم را اگر به من بدهی، دیه را پرداخت میکنم. قاتل قبول نکرد. حضرت سجاد به او گفت اگر تسلیم قصاص شوی نزد تو محبوبتر است تا اینکه ثواب این عمل را بدهی؟ «...قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع فَتَسْتَسْلِمُ لِلْقَتْلِ أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ نُزُولِكَ عَنْ هَذَا التَّلْقِين‌...؟» و او جواب داد بله.../البته در آخر هم ولی دم رضایت داد)
    #ولایت #ثواب #تبلیغ
    #جلد2/ص13
    @bazm_behar
    🔻حاضرم قصاص شوم اما ثواب تعلیم ولایت را ندهم

    ▫️دو نفر نزد امام سجاد ع آمدند. یکیشان قاتل پدر دیگری بود. قاتل، ولایت اهل بیت را به فرزند مقتول یاد داده بود.حضرت فرمود ثواب آن تعلیم را اگر به من بدهی، دیه را پرداخت میکنم. قاتل قبول نکرد. حضرت سجاد به او گفت اگر تسلیم قصاص شوی نزد تو محبوبتر است تا اینکه ثواب این عمل را بدهی؟ «...قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع فَتَسْتَسْلِمُ لِلْقَتْلِ أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ نُزُولِكَ عَنْ هَذَا التَّلْقِين‌...؟» و او جواب داد بله.../البته در آخر هم ولی دم رضایت داد)
    #ولایت #ثواب #تبلیغ
    #جلد2/ص13
    @bazm_behar
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 93 Visualizações 0 Anterior
  • #بازنشر/مستمع را خسته نکن

    عنِ النَّبِيِّ ص: أَنَّ مُوسَى ع لَقِيَ الْخَضِرَ ع فَقَالَ أَوْصِنِي فَقَالَ الْخَضِرُ يَا طَالِبَ الْعِلْمِ إِنَّ الْقَائِلَ أَقَلُّ مَلَالَةً مِنَ الْمُسْتَمِعِ فَلَا تُمِلَ‌ جُلَسَاءَكَ إِذَا حَدَّثْتَهُم‌ (رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله: موسی علیه‌السلام با خضر علیه‌السلام دیدار کرد و گفت: مرا سفارش کن. خضر علیه‌السلام فرمود: ای طالب علم! گوینده کمتر از شنونده خسته می‌شود، پس همنشین هایت را خسته مکن زمانی که با آنها سخن میگویی)
    #تبلیغ #کلام #سخنرانی #خستگی
    #مخاطب #موسی #خضر #علم
    #جلد1/ ص226
    @bazm_behar
    🔻#بازنشر/مستمع را خسته نکن

    ▫️عنِ النَّبِيِّ ص: أَنَّ مُوسَى ع لَقِيَ الْخَضِرَ ع فَقَالَ أَوْصِنِي فَقَالَ الْخَضِرُ يَا طَالِبَ الْعِلْمِ إِنَّ الْقَائِلَ أَقَلُّ مَلَالَةً مِنَ الْمُسْتَمِعِ فَلَا تُمِلَ‌ جُلَسَاءَكَ إِذَا حَدَّثْتَهُم‌ (رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله: موسی علیه‌السلام با خضر علیه‌السلام دیدار کرد و گفت: مرا سفارش کن. خضر علیه‌السلام فرمود: ای طالب علم! گوینده کمتر از شنونده خسته می‌شود، پس همنشین هایت را خسته مکن زمانی که با آنها سخن میگویی)
    #تبلیغ #کلام #سخنرانی #خستگی
    #مخاطب #موسی #خضر #علم
    #جلد1/ ص226
    @bazm_behar
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 154 Visualizações 0 Anterior
  • غرب و ایران مستقلّ مقتدر


     حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سالهای اخیر با اشاره به وضعیت کنونی جهان غرب، تمدّن مادّی و غربی را در مسیر زوال و فرسایش دانسته و تأکید کردند که نشانه‌های این انحطاط به‌تدریج آشکار می‌شود؛ موضوعی که حتی اندیشمندان غربی نیز آن را تصدیق کرده‌اند. ایشان این روند را یکی از عوامل امیدبخش برای آینده تمدّن اسلامی توصیف می‌کنند: «امروز دنیای غرب در بن‌بست فکری و بن‌بست تئوریک است؛ خیلی از مسائل دنیا برایشان غیر قابل توجیه است، غیر قابل فهم است؛ با آن نگاه لیبرال‌ ـ دموکراسی که اینها داشتند نمیسازد خیلی از این چیزهایی که امروز در دنیا هست. امّا برای ما نه، برای ما همه چیز قابل حل است. نقش انسان، نقش اراده‌ی انسان، نقش توکّل به خدا، نقش حرکت تاریخ، مسئله‌ی مهدویّت و آینده‌ی قطعی اسلام، یک چیزهایی است که برای ما روشن است، برای آنها [نه]؛ ندارند، فاقدند، دستشان خالی است.» ۱۴۰۱/۰۶/۱۲ 

     همایش «ما و غرب؛ در آراء و اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای» آبانماه سال گذشته فعالیت خود را آغاز کرد و دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ نشست پایانی آن با حضور اساتید، پژوهشگران و نخبگان علمی و سیاسی در مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما برگزار شد.
    دکتر علی لاریجانی، دبیر شورای امنیت ملّی، در نشست پایانی این همایش به ایراد سخن پرداخت. فراز و فرود پنج دوره تاریخی تقابل ایران و غرب، ستیز غرب با ملّت‌های مستقل و آزاد، هدف رئیس‌جمهور آمریکا از طرح شعار «صلح از طریق قدرت»، مذاکرات هسته‌ای ایران و زیاده‌خواهی غربی‌ها بعد از جنگ اخیر درباره مسئله موشکی، مسیر امروز غرب در ایجاد هرج و مرج بین‌المللی، همبستگی ملّت ایران و روایت فرماندهی رهبر انقلاب در جنگ ۱۲ روزه از جمله موضوعاتی بودند که دبیر شورای عالی امنیت ملّی آن‌ها را تبیین کرد. 
     رسانه KHAMENEI.IR در ادامه متن و فیلم این سخنان را منتشر میکند.



    [دریافت فیلم]
     خدمت سروران گرامی سلام عرض می‌کنم و ارادت می‌ورزم، از دست‌اندرکاران همایش «ما و غرب» هم سپاسگزاری می‌کنم. در این ماه‌های اخیر، بارها شعار غرب و مخصوصاً آمریکا را شنیده‌اید که صلح را از طریق قدرت دنبال می‌کنند. فهم رابطه‌ی ما و غرب، امروز از همین شعار بهتر درک می‌شود.

    زمانی غرب مدّعی بود که بر علم و بر آزادی فکر تکیه زده است، نتیجه‌اش جنگ‌های جهانی شد؛ حالا مسیر خود را به‌کلّی روشن‌تر بیان کرده‌اند که قدرت همه‌کاره‌ی مناسبات است. سعدی علیه الرّحمة چه خوش گفت: «رأیِ بی‌قوّت مکر و فسون است و قوّتِ بی‌رأی جهل و جنون.» به تعبیر سعدی، زمانه‌ی ما وارد عصر جهل و جنون شده است.

    در طول تاریخ، روابط ایران و غرب به علل مختلف فرازوفرود بسیار داشت که این هم شامل جنبه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی می‌شد و شاید این روابط جزو پُرنوسان‌ترین تعاملات بین‌المللی محسوب می‌شود. در یک تقسیم‌بندی کلّی، شاید بتوان این ادوار را به پنج دوره تقسیم کرد.

    ابتدا دوره‌ی باستان است که ایران با حکومت هخامنشی، اشکانی و ساسانی اداره می‌شد و از تمدّنی قوی برخوردار بود. البتّه غرب هم تمدّن یونان و تمدّن روم را داشت که آن‌ها هم از جهاتی قوّت داشتند. جهانِ آن دوره این دو مرکز مهمّ قوی حکومتی را می‌شناخت و چون ایران از قدرتی عظیم برخوردار بود، غرب هیچ‌گاه زمینه‌ای برای تسلّط بر ایران نیافت؛ جنگ کردند، ولی نتوانستند تسلّط ماندگاری پیدا کنند. ایران در دوره‌ی هخامنشی با یونان باستان، هم تعامل داشت و هم برخورد نظامی. برخی مورّخین معتقدند تفکّرات ایرانی و دینی از طریق هگمتانه به سوی یونان کشیده شد. مسلّماً افلاطون در چهار قرن قبل از میلاد، در آثار خود از امپراتوری ایران سخن گفته که گاه آن را به جهتی ستوده و گاه بر آن اشکال وارد کرده؛ لذا روشن است که ارتباطات با امپراتوری ایران وجود داشت. برخی از مفسّران، گرایش افلاطون به دو عالم مثال و عالم محسوس را گرته‌برداری از دوگانگی عالم مینوی و گیتی در اندیشه‌ی زرتشت می‌دانند. هخامنشیان جنگ‌هایی نیز با یونان داشتند. این‌ها نمادی از کشمکش دو تمدّن در شرق و غرب بود. البتّه در آثار باقیمانده از متفکّران یونان، ارتباط دانشمندان با دربار امپراتوری ایران مطرح است؛ لذا ضمن این کشمکش‌ها، روابط هم وجود داشت.

    در دوره‌ی ساسانیان، روابط با بیزانس یا امپراتوری روم شرقی، هم صلح‌آمیز بود و همراه با تجارت، و هم کشمکش جنگی داشتند. این دو قدرت بزرگ در دو سوی جهان دارای تمدّن بودند و با یکدیگر رقابت داشتند. در ابتدای حکومت ساسانیان ــ یعنی سال ۲۲۴ میلادی ــ تا سقوط آنان در قرن هفتم میلادی، ایرانیان چندین جنگ با بیزانس داشتند، اغلب بر سر مناطقی مثل ارمنستان، بین‌النّهرین و شام. به هر تقدیر، ساسانیان و بیزانس یکدیگر را به عنوان دو امپراتور تقریباً هم‌سنگ قبول داشتند و به رسمیّت می‌شناختند؛ لذا سفیر به دربارِ هم می‌فرستادند و گاه بین آن‌ها پیمان صلح امضا می‌شد که چند دهه دوام داشت. البتّه رقابت در تجارت داشتند و هر دو امپراتوری می‌خواستند مسیرهای تجارت شرق به غرب را تحت کنترل بگیرند؛ یعنی همین چیزی که امروز به عنوان «جنگ کریدورها» مطرح است، در آن روزگار هم به نحو دیگری مطرح بود. روابط علمی و فرهنگی هم تا حدودی داشتند، کتب علمی در دو قلمرو به زبان یکدیگر ترجمه می‌شد و در هنر، معماری، فلسفه و پزشکی مراودات علمی داشتند. البتّه مذهب بیزانس مسیحیّت بود و امپراتوری ساسانی زرتشتی. با فروغ اسلام، این دو امپراتوری تحت تأثیر آن قرار گرفتند. نکته‌ی قابل توجّه در این دوران این است که امپراتوری ایران و امپراتوری غرب گرچه با یکدیگر رقابت و گاهی ستیز داشتند، امّا ایران مستقل بود و این استقلال بر قدرت متّکی بود و این قدرت جنبه‌ی ساختاری داشت؛ یعنی نظامات حکومتی ساسانیان نظامات قوی بود. از طرفی، حکومت ساسانیان با مذهب مرتبط بود، آئین زرتشت نقش مؤیّد حکومت را داشت و همین امر به حکومت ساسانی امتداد قدرت در بین توده‌ها داده بود. لذا استقلال ساسانیان یک امر پایداری محسوب می‌شد، تا طلوع تفکّر نوین دینی که توانست این ساختار را دگرگون کند.

    دوره‌ی صفویّه در قرن شانزدهم که مقارن با تحوّلات فکری و علمی در غرب بود، وضعیّت ایران و غرب نوع دیگری شد. صفویّه توانست منزلت ایران را مجدّداً به یک امپراتوری تبدیل کند که این بار متّکی بر حضور دانشمندان و علما و اندیشمندان نیز هست و این نکته‌ی مهمّ این دوران است؛ یعنی قدرت با علم همراه شد، زیرا شاه‌عبّاس صفوی بزرگان علمی را جمع کرد و اکرام نمود. از طرفی امپراتوری عثمانی با صفویّه، هم از نظر نوع قدرت و هم مذهب مختلف بود و کشمکش‌هایی با یکدیگر داشتند.

    صفویّه با کشورهای اروپایی نظیر پرتغال، اسپانیا، فرانسه و انگلستان ارتباطات مختلفی برقرار کرد. این، روابط ایران و غرب در دوران پیشامدرن محسوب می‌شود که شامل جنبه‌های سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی و علمی است. در حوزه‌ی سیاسی و نظامی بین صفویّه و اروپا کشمکش نبود، بلکه نوعی همکاری بود؛ علّت این بود که اروپا نمی‌توانست در مقابل قدرت امپراتوری صفوی تسلّط‌طلبی بکند. صفویّه هیئت‌هایی به دربار اروپایی‌ها فرستاد و آن‌ها هم سفرایی در ایران داشتند، نظیر سِر آنتونی شرلی که در ایجاد روابط با صفویّه مؤثّر بود. در زمینه‌‌ی روابط اقتصادی و تجاری، ایرانِ آن زمان تولیدکننده‌ی عمده‌ی ابریشم بود و چون کمپانی هند شرقی علاقه‌مند به خرید ابریشم بود، لذا دفاتری در بندرعبّاس و اصفهان داشت. فرش، ادویه و فلزات در اروپا محبوبیّت زیادی داشتند و بخشی از تجارت آن‌ها از این نوع بود. در حوزه‌ی روابط علمی و فنّی، شاهان صفوی از خدمات اروپایی‌ها در زمینه‌ی توپ‌سازی، ساعت‌سازی، پزشکی و مهندسی استفاده کردند.

    ملاحظه می‌کنید که ایران عصر صفوی با اینکه در کنار امپراتوری عثمانی بود ــ که آن هم قوی بود و اختلافاتی با صفویّه داشت ــ امّا به سه علّت کاملاً مستقل زیست. اوّلاً متّکی بر علم و دانش بود و توانست بساط تفکّر را در ایران گسترش دهد. ثانیاً متّکی بر مذهب و تفکّر دینی بود؛ یعنی شاهان صفوی افتخار می‌کردند که به آراء علمای دین توجّه دارند و همین امر، رابطه‌ی پادشاهان با توده‌‌ی مردم را برقرار می‌کرد و برای قدرت حکومت یک امتداد پایداری ایجاد می‌کرد و این همان نکته‌ای است که ابن‌خلدون با عنوان «عصبیّت» از آن نام می‌برد که جنبه‌ی پایداری حکومت است. ثالثاً از نظر نظامی هم قدرت مقتدرانه‌ای ایجاد کرد. نهایتاً، یک ایران متّکی بر علم و دین و مقتدر، امپراتوری صفوی را در مقابل غرب هم‌تراز نمود.

    توجّه داشته باشید که در زمان صفوی، رشد علمی در غرب حرکت عظیمی پیدا کرد. علم به معنای «ساینس» با آراء دانشمندانی مثل دکارت، گالیله، کپلر در مسیر پیشرفت قرار گرفت و از نظر سیاسی با متفکّرانی نظیر هابز و لاک در مسیر دوران مدرن گام برداشتند؛ لذا غرب هم از قدرت پیش‌رونده برخوردار شد. امّا صفویّه از جهات دیگری ــ چه از بُعد علم، چه تقرّب دینی ــ نگاه متفاوتی داشت و بر قدرت هم متّکی بود. لذا بین ایران و غرب نوعی موازنه ایجاد شد، نه سلطه‌ی غرب بر ایران؛ یعنی عامل پایداری حکومت صفویّه استقلال فکری و اقتصادی و قدرت نظامی بود.

    در دوره‌ی قاجار، نفوذ انگلستان و روسیه در امور داخلی ایران افزایش یافت و قراردادهایی مثل گلستان و ترکمانچای و امتیازاتی مانند توتون و تنباکو و دخالت‌هایی که در عصر مشروطه در دولت و مجلس داشتند، همه‌ی این‌ها نگاه سلطه‌طلبانه‌ی آنان نسبت به ایران را نشان می‌دهد. عواملی نظیر استبداد، عدم توجّه به علم، بی‌اعتنایی به رشد اقتصادی، عملاً قاجار را در برابر توسعه‌ی پُرشتاب غرب دچار ضعف نمود؛ به طوری که سفرهای اروپایی شاهان قاجار با مخارج زیاد، آنان را دچار ضعف اراده در مقابل ظواهر غرب نمود و مخصوصاً ضعف در قدرت نظامی باعث فرودستی آنان شد. اقبال لاهوری، با چند بیت، کأنّه وصف حال قاجاریّه را نشان می‌دهد:
    قوّت مغرب نه از چنگ و رباب
    نی ز رقص دختران بی‌حجاب
    محکمیِ او نه از لادینی است
    نی فروغش از خط لاتینی است
    قوّت افرنگ از علم و فن است
    از همین آتش چراغش روشن است
    علم و فن را ای جوانِ شوخ‌وشنگ
    مغز می‌باید نه ملبوس فرنگ

    در دوران پهلوی، تسلّط غرب ــ به‌خصوص آمریکا و انگلیس ــ بر دربار و ساختار نیروهای مسلّح و اداره‌ی کشور علنی‌تر و عمیق‌تر شد؛ کودتای بیست‌وهشتم مرداد گوشه‌ای از این دخالت را آشکار می‌کند. اگر در دوره‌ی قاجار ایران دچار استبداد و عقب‌افتادگی بود، در دوران پهلوی دچار استبداد وابسته شد. ایران دوران پهلوی یکسره بنده‌وار از غرب تبعیّت می‌کرد. در این دوره، به‌هیچ‌وجه بحث استقلال مطرح نیست. خاطرات عَلَم ــ که وزیر دربار بود ــ وقتی مطالعه می‌شود، حالت سرشکستگی به انسان دست می‌دهد که سفرای انگلیس و آمریکا مستمرّاً با شاه جلسه می‌گذارند و دستورالعمل به او می‌دهند! با اینکه نفت منابع زیادی در دستان شاه می‌گذاشت، امّا اوّلاً سرسپردگی به آمریکا و انگلیس یک عامل ناپایداری این حکومت شد، چون همین دو کشور آن‌ها را سر کار آوردند؛ ثانیاً ستیز با دین ــ چه در دوره‌ی رضاشاه، چه در دوره‌ی محمّدرضا ــ رابطه‌ی حکومت با مردم را قطع کرد؛ ثالثاً با اینکه قدرت نظامی این دوره کم نبود، لکن به دلیل عدم استقلال و عدم توجّه به تفکّر دینی عملاً این قدرت کم‌خاصیّت شد.

    در تاریخ ایران، دوران پهلوی جزو سیاه‌ترین دوران‌ها از نظر سرسپردگی است. یکی از دلایل حدوث انقلاب همین تحقیرشدگی توسّط غرب است که ملّت بزرگ ایران این امر را تاب نیاورد. ملّتی که از یک سابقه‌ی طولانی امپراتوری برخوردار بود و همین‌طور از نظر فرهنگی پُرمحتوا بود و از نظر حکومتی ساختار نظام‌مند داشت که در کلّیّتِ جهان به چنین امری مورد ستایش بود، یکباره پادشاه چنین کشوری باید اوامر چند سفیر غربی را اطاعت کند! ملّت ایران همین ملّتی بود که امروز در مقابل آمریکا و غرب ایستاده است، همین امکانات مالی بلکه بیشتر در دست حکومت بود، امکانات نظامی زیادی هم داشتند، امّا فقر استقلال و حرّیّت حکومت پهلوی ملّت را در مقابل غرب به ذلّت کشانده بود.

    ایران در عصر انقلاب اسلامی یک تغییر جهت جدّی داشت و نسبت خود با غرب را معقول و سنجیده کرد؛ یعنی جهات مثبت و منفی غرب را درست فهم نمود و مناسبات خود را متناسب با منافع خود تنظیم کرد. رهبران صدر انقلاب اسلامی که غالباً افراد عقل‌گرا و اهل فلسفه بودند ــ نظیر حضرت امام، رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله شهید مطهّری، آیت‌الله شهید بهشتی و دیگران ــ منهجی را برای انقلاب ترسیم نمودند که ابعاد دقیقی داشت.

    اوّلاً در تعامل با غرب از جهت علمی و فنّاوری در همه‌ی وجوه استقبال می‌کردند. این تعامل علمی در طول این چهار دهه وجود داشته، اساتید و دانشمندان به غرب رفت‌وآمد داشته‌اند و دانشگاه‌ها با یکدیگر مرتبط بوده‌اند. این وجه تعاملات علمی چون به رشد جامعه می‌انجامید، همواره مورد تأکید رهبران انقلاب اسلامی بود. البتّه گاه غرب در ارتباطات علمی و فنّاوری محدودیّت‌هایی ایجاد می‌کرد ــ چه در زمان جنگ به خاطر جنگ و چه در بحث هسته‌ای و گاه به خاطر مسائل اختلافی دیگر نظیر بحث حقوق بشر ــ امّا رشد علمی جامعه‌ی ما با گسترش دانشگاه‌ها راه خود را یافته بود و تأکید رهبران جمهوری اسلامی به توجّه نمودن به تسلّط علمی و فنّاوری، به دانشگاه‌ها تا حدّی سمت‌وسو داد. بااین‌حال، هنوز این ظرفیّت عظیم علمی در حلّ مسائل کشور و تولیدات داخلی در یک مسیر مناسب قرار نگرفته است، که البتّه اشکال در سازوکارهای داخلی ما است که مسیر همکاری نخبگان دانشگاهی با بخش‌های مختلف کشور هنوز هموار نیست.

    ثانیاً رابطه‌ی تجاری ایران و غرب پس از انقلاب در سطح بالایی وجود داشت و شاید بتوان گفت اوّلین شریک تجاری ایران، غرب بود که ریشه در ساختار ارتباطات بازرگانی گذشته‌ی ایران و غرب داشت. پس از انقلاب، با همه‌ی فرازوفرودها، مبنا قطع رابطه‌ی تجاری با غرب نبود، بلکه مبنا رعایت منافع ایران بود. لذا ارتباطات تجاری ایران با شرق و کشورهای اسلامی و همسایگان نیز بیشتر شد، ولی سال‌ها همچنان غرب شریک تجاری اوّل بود، لکن این روابط با فرازوفرود همراه بود؛ مثلاً سطح روابط در دوران جنگ با قبل و بعد از آن تفاوت داشت.

    یعنی رهبران ایران هیچ‌گاه عنادی با غرب نداشتند، بلکه رفتار غرب در قلمروهای سیاسی و امنیّتی و تسلّط‌طلبی آن‌ها همکاری‌ها را دچار بحران می‌کرد. وقتی غرب به جای احترام به انقلاب اسلامی دنبال مسئله‌سازی با ایران و بحران آفرینی داخلی و خارجی رفت، ملّت ایران را به عکس‌العمل کشاند. ملّتی که تازه از یوغ ستم شاه خارج شده بودند و تصمیم به ایجاد یک نظام مستقل داشتند تا ایران را آباد کنند، با حرکت تخریبی غرب مواجه شدند. توقّع آمریکا و غرب این بود که بار دیگر با شعاری دیگر استقلال ملّت ایران را سرقت کنند؛ اینجا بود که با نهیب امام مواجه شدند. گاه در داخل می‌شنویم که چرا رهبر معظّم انقلاب نسبت به آمریکا و غرب انذار می‌دهند که در مراودات خود مراقبت کنید. دلیل آن در تسلّط‌طلبی غرب است؛ وگرنه رهبر انقلاب، چه در مراودات اقتصادی و چه در تعاملات علمی، مؤیّد کار با غرب و شرق بوده‌اند. امّا وقتی آمریکا به انحاء مختلف ــ چه از طریق اقتصاد، چه فرهنگ، چه سیاست، چه آخرالامر از طریق قدرت نظامی که در این جنگ اخیر رخ نمود ــ دنبال استیلا بر ایران رفت، رهبر انقلاب با قدرت جلوی این حرکت رذیلانه ایستادند، کمااینکه ملّت بزرگ ایران هم در این جنگ با استواری در مقابل آنان قد عَلَم کردند. رهبر انقلاب و ملّت، هر دو، با ایستادگی خود استقلال کشور را صیانت نمودند.

    امروز کاملاً روشن شده است که مسئله‌ی هسته‌ای بهانه‌ای بیش نبود؛ برای چه؟ برای مبارزه با ملّت ایران؛ کمااینکه پس از جنگ اخیر می‌گویند در مورد موشک هم باید بحث کنیم که بردش چقدر شود یا در مورد منطقه نقش ایران باید فلان‌طور شود! همین رویکرد نشان می‌دهد آمریکا و غرب دنبال تسلّط‌طلبی هستند؛ وگرنه به شما چه ربطی دارد که درباره‌ی برد موشک‌های ایرانی نظر می‌دهید؟ آیا شما حاضرید ما بگوییم تا وقتی اروپا چنین موشک‌ها و سلاح هسته‌ای دارد، باید آماده‌ی جنگ با ما باشد؟ دقیقاً همین جا محلّ تقاطع دو فکر است: یکی قدرت و استیلا با شرق را دنبال می‌کند ــ به دلایل مختلف که امروز نسبت به چین هم این‌گونه نگاه ریبه‌آمیز را مشاهده می‌کنیم ــ و دیگری دنبال روابط متوازن است. ایران نه تسلّط‌طلب است، نه استیلای هیچ کشوری را می‌پذیرد و زیر بار حرف‌های مفت تسلیم هم نمی‌رود.

    ثالثاً تبادلات فرهنگی با غرب و شرق نیز پس از انقلاب برقرار بود، امّا توجّه رهبران نظام به مؤلّفه‌ی فایده‌مندی و تعالی‌بخشی معطوف می‌شد؛ یعنی انقلاب اسلامی هیچ‌گاه با عناصر مترقّی در فرهنگ غرب نظیر قانون‌گرایی،‌ نظم‌پذیری، توجّه به محیط زیست و نظایر آن تخالفی نداشتند، امّا محل نزاع در دو بخش بود. اوّل آنجا که غرب تبادل فرهنگی را بستری برای تهاجم فرهنگی قرار داد. دهه‌های قبل، رهبر معظّم انقلاب بر تهاجم فرهنگی غرب انذار دادند، عدّه‌ای آن را برنتافتند؛ ولی مرور زمان نشان داد که غرب دنبال جریان‌سازی فرهنگی و تسلّط فرهنگی بر دیگران است، چون هم تلقّی بیش از اندازه از فرهنگ خود دارد و دیگران را در سطح فرهنگ خود نمی‌داند و هم به دلیل تسلّط تکنولوژیک خود نوعی سیطره‌ی فکری و فرهنگی را برای خود مقدور می‌بیند که چنین استیلایی پایه‌ی تسلّط سیاسی، اقتصادی،‌ اجتماعی و امنیّتی خواهد بود. اقبال لاهوری چه نیکو این امر را در شعر خود ترسیم می‌کند:
    آه از افرنگ و از آئین او
    آه از اندیشه‌‌ی لادین او
    علم حق را ساحری آموختند
    ساحری نی کافری آموختند

    امروز برخی از فلاسفه‌ی پست‌مدرن اذعان دارند که در عصر جدید غرب، بحث در حقیقت و کشف واقعیّت بی‌مورد است؛ آنچه در اجتماع مؤثّر است و لباس واقعیّت بر تن دارد روایتی است که تکنولوژی و قدرت‌ها می‌سازند؛ حتّی در علم هم که باید در بیان حقیقت بی‌طرف باشد، سلطه‌ی قدرت در آن تعیین‌کننده است. فوکو به‌جد نقش شرکت‌های چندملّیّتی و قدرت‌های اقتصادی و غیره را در شکل دادن به فکر جامعه نقش اوّلی می‌داند. حال، این امر را باید در کنار تلقّی رهبران غرب نسبت به مسلمانان و اعراب قرار داد تا افسانه‌ی استعمار دقیق‌تر کشف شود. به چند نمونه از نظرات فلاسفه‌ی منتقد سلطه‌گری غرب توجّه کنید. ژان پل سارتر، فیلسوف فرانسوی، در نقد غرب می‌گوید غرب همواره با ساکنان خاورمیانه به مثابه‌ی موجوداتی مادون انسان در سطح یک میمون تکامل‌یافته رفتار می‌کرد و از نظر غربی‌ها مردمان آنجا فقط ساکنان سرزمین‌های عربی بودند، نه مالک واقعی آن‌ها. فرانتس فانون می‌گوید استعمار نه‌تنها منابع را غارت می‌کند، بلکه ذهن و هویّت مردم را نیز استعمار می‌کند. ادوارد سعید در کتاب «شرق‌شناسی» نشان می‌دهد غرب چگونه با ساختن تصویر تحقیرآمیز از شرق، سلطه‌ی فرهنگی و سیاسی خود را توجیه می‌کند.

    نکته‌ی دوّم که مورد توجّه رهبران انقلاب اسلامی در عرصه‌ی تبادل فرهنگی بود، گنجینه‌ی عظیم و ارزشمند فرهنگ ایرانی ـ اسلامی بود که در بسیاری از ساحات، بسی والاتر از فرهنگ غرب، مخصوصاً غرب امروز، مکانت دارد؛ غربی که به تعبیر هایدگر، انسان غربی را به جایی کشاند که هیچ‌گاه با پرسش‌های اساسی هستی مواجه نشود و دچار نسیان از هستی واقعی گردد؛ به تعبیر دیگر او، انسان غربی انسانی شد بی‌خانمان و از مقام سروری به واپسین درجه‌ی آدمیزاد ــ به تعبیر نیچه ــ سقوط کرد. امّا در این سوی عالم، حافظ، سعدی، مولوی، فلاسفه و عرفا فضای جدیدی ساختند که شاعر بلندآوازه‌ی آلمانی، گوته، چنان مجذوب تفکّر حافظ بود که پس از مطالعه‌ی دیوان حافظ، «دیوان غربی ـ شرقی» را نوشت که اداء احترام به حافظ کند. گوته حافظ را قرینِ روحیِ خود می‌دانست و از سبک شعری و نگاه عرفانی او تأثیرِ بسیار برد. آنه‌ماری شیمل، اسلام‌شناس آلمانی که کتاب «رومی و عشق الهی» را نوشت، معتقد است مولوی پلی میان شرق و غرب ایجاد کرد و عرفان او می‌تواند معنویّت را در دنیای مدرن احیا کند. لذا شناخت میراث فرهنگی و صیانت از آن، آن هم چنین سرمایه‌ی فرهنگی عظیمی، مسئولیّت نسل جوان امروز و فردا است. تأکید رهبر معظّم انقلاب به قلمرو فرهنگ اصیل و تکیه‌ی جامعه بدان از این رو است که حتّی خبرگان غرب بدان اذعان دارند.

    نکته‌ی سوّم مسئله‌ی سلطه‌طلبی سیاسی و امنیّتی غرب است که ریشه در چند قرن اخیر دارد. رهبران انقلاب اسلامی از این ویژگی غرب متنفّر بودند و پایه‌ی انقلاب اسلامی بر برکندن این سلطه بود. شعار انقلاب اسلامی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود. «استقلال» بن‌مایه‌ی همه‌ی سیاست‌ها در جمهوری اسلامی است. اگر «استقلال» نباشد، آزادی هم نخواهد بود، فرهنگ هم استواری نخواهد داشت، اقتصاد هم راه صواب طی نمی‌کند. اگر بر منهج فکری شهید مطهّری برای جامعه قائل به حیثیّت روحی مستقل باشیم که از فطرت برخوردار است، علی‌القاعده «استقلال» یکی از فطریّات روحی جمعی جامعه می‌تواند باشد.

    دوستان! در سیاست جهان معاصر، مستقل زیستن کار ساده‌ای نیست. همین کشورهایی که دم از حقوق انسان و صلح می‌زنند، به‌جد مانع اصلی زیست مستقلّ کشورها هستند. همین رئیس‌جمهور فعلی آمریکا که باافتخار از شعار «صلح از طریق قدرت» سخن می‌گوید و بدین‌گونه آمریکا را قدرت اوّل جهان می‌ستاید، دشمن اصلی استقلال کشورها است، چون متن این شعار حاوی این نکته است. بعد از جنگ جهانی، دولت‌ها به این نتیجه رسیدند که دموکراسیِ لیبرال به‌تنهایی صلح ایجاد نمی‌کند، بلکه باید یک ساختار بین‌المللی برای جلوگیری از جنگ ایجاد کرد که همین نظامات حقوقی بین‌المللی است که شکل گرفته است. آقای ترامپ اصرار دارد که این نظام‌ها را به هم بزند و قدرت را جایگزین قواعد بین‌المللی بکند. معنای این عمل ناپسند این است که دیگر قواعد عامّ بین‌المللی صلح‌ساز نیستند و قدرت صلح‌ساز است؛ پس کشورها یا باید تابع این قدرت و تسلیم او شوند ــ که دیگر مستقل نیستند ــ و یا این قدرت با آنان جنگ به راه می‌اندازد. این تفکّر اختصاص به ایشان ندارد؛ غرب، در چند قرن اخیر، همین سیاست را دنبال کرد ولی آقای ترامپ آن را علنی کرد. نتیجه‌ی این سیاست این است که هر وقت منافع آن‌ها اقتضا کند، می‌توانند علیه کشوری جنگ به راه بیندازند و حتّی آن را اشغال کنند. جنگ در عراق آیا با مجوّز شورای امنیّت بود؟ جنگ با ایران آیا مجوّزی داشت؟

    این مسیر، در واقع، نوعی هرج‌ومرج بین‌المللی است. حالا برده‌ی دست‌پرورده‌ی آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی هم همین شعار را می‌دهد. البتّه این هرج‌ومرج بین‌المللی قطعاً آنان را پشیمان می‌کند. هرج‌ومرج، چه در داخل کشورها و چه در خارج، هیچ‌گاه به ایجادکنندگان آن رحم نمی‌کند و دامن آنان را می‌گیرد. آمریکا داعش را برای ایجاد هرج‌ومرج ایجاد کرد، دامنش را گرفت ــ البتّه حالا باز مجدّداً با هم رفیق شده‌اند! ــ چنان‌که در جنگ اخیر هم چنین شد. قدرت ملّت و پایداری و صلابت نیروهای مسلّح، دشمنان را سر عقل آورد که هر‌چه سریع‌تر ماجرای جنگ را جمع‌وجور کنند. امروز هم نیروهای مسلّح بر برخی کاستی‌ها مسلّط شده‌اند و باقدرت از ملّت دفاع خواهند کرد.

    توجّه کنیم هیچ‌گاه چهره‌ی رژیم صهیونیستی و آمریکا این‌قدر پلید و زشت نزد مردم دنیا معرّفی نشده بود. اقدامات اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی، در واقع نوعی پرده‌برداری از سرشت استعماری و پلید آنان بود. سال‌ها پیش، برژینسکی در کتاب خود شعری از یک شاعر سنگالی نقل می‌کند که در آن، نهایت انزجار ملّت‌ها از استعمار غربی را به رخ می‌کشد؛ می‌گوید «در آن روزها زمانی که تمدّن به چهره‌ی ما لگد زد، ما نمی‌دانستیم که خون ما زیباترین است؛ لاشخورها، در سایه‌ی چنگال‌های خود، بنای یادبود خون‌آلود قیمومیّت ما را ساختند.» امروز هزاران بار شرایط انزجار ملّت‌ها نسبت به آمریکا افزون شده است.

    خواهران و برادران گرامی! وقتی عرصه‌ی بین‌المللی خوی جنگل به خود می‌گیرد و قدرت جای منطق را تنگ می‌کند، راهی جز آن نیست که با هم باشیم تا قوی شویم. بحث مذاکره را برای تسلیم و سلطه‌ی جدید می‌خواهند، نه مصالحه‌ی عادلانه. مگر ایران در حال مذاکره نبود که یکباره جنگ راه انداختند؟ برای رئیس‌جمهور آمریکا ننگی بالاتر از این هست که علناً می‌گوید من به ملّت ایران کلک زدم و در حین مذاکره با آن‌ها جنگ کردم؟ آمریکا و رژیم صهیونیستی با هدفی در جنگ وارد شدند که ظرف چند روز متوجّه شدند گمانه‌ی آن‌ها اشتباه بود.

    در آن روزهای اوّلیّه‌ی جنگ که فشار نظامی همراه با تبلیغات وسیع برای ناامید کردن مردم طرّاحی شده بود، رهبر معظّم انقلاب با صلابت و اطمینان قلبی با مردم سخن گفت و نوید بیچارگی دشمنان را داد، صحنه‌ی جنگ را لحظه‌به‌لحظه کنترل می‌نمود، دستورات لازم را صادر می‌کرد، به طوری که تقریباً همه‌ی وقت ایشان مصروف جنگ و تأمین نیازهای مردم بود. باید پذیرفت که سه روز اوّل جنگ سه روز پُرحادثه بود، امّا طرّاحی فرماندهی کلّ قوا چنان بود که صحنه را تغییر داد؛ فرماندهی ایشان مستقیم، دقیق و استوار بود؛ با تک‌تک فرماندهان میدانی تماس داشتند و چگونگی واکنش را تدبیر می‌کردند. تدبیر ایشان همه‌ی صحنه‌ها را در بر داشت: توجّه به جنگ، به پشت جنگ، تدارکات آن، مخصوصاً نیازها و مایحتاج مردم که کاستی‌ای برای آنان ایجاد نشود؛ همه‌ی این‌ها با تدبیر ایشان راهبری شد و خداوند این مرد الهی و ملّت نستوه ایران را یاری نمود و صحنه‌ی جنگ تغییر کرد. صحنه‌ی این جنگ صحنه‌ای وسیع و پُرشتاب بود. به همین میزان، صلابت ملّت و همبستگی آن بانشاط و عزّت‌آفرین بود؛ به طوری که یکی از رهبران مهمّ منطقه گفت جهان همبستگی ملّت ایران را فهم کرد.

    این بود که ملّت بزرگ ایران هویّت ایرانی و اسلامی خود را که گوهری مستور از دید اغیار بود به رخ کشاند و پرده‌ی غبارآلودِ تبلیغاتِ غربِ پُرسروصدا را درید و به سنّت قدسی خود، یاعلی‌گویان در مقابل ستم آمریکایی ـ صهیونیستی سینه سپر کرد. روزگاری هگل گفته بود تاریخ از شرق و مشخّصاً از ایران آغاز می‌شود و بر این نظر بود که اصلاً با امپراتوری ایران نخستین گام را به پهنه‌ی تاریخ می‌گذاریم. ظاهراً تاریخ در این عصر تکرار شد و با انقلاب اسلامی، ملّت ایران بار دیگر در جنگی نابرابر، حقیقت استقلال‌خواهی و هویّت ملّی خود را باارزش‌تر از آن نشان دادند که موجودات ضعیفی کوس صلح از طریق قدرت و تسلیم‌خواهی را به گوش ایرانیان برسانند. انتظار امروز ملّت ایران از سیاستمداران کشور آن است که قدر این اراده‌ی ملّی را بدانند و با مواضع و حرف‌های غیر‌ضرور، شکاف در صفوف ملّت ایجاد نکنند. به قول اقبال لاهوری:
    پس چه باید کرد ای اقوام شرق
    باز روشن می‌شود ایّام شرق

    امروز غرب به جای دانایی از قدرت دم می‌زند و شرق و ایران از فکر، هویّت ملّی و استقلال؛ و قدرت واقعی این است، گرچه آمریکا مرتّب سخن از هواپیما و امکانات هوایی می‌گوید. همین نوع سخن گفتن و به نعل و به میخ زدن‌ها نشان می‌دهد دنبال شکستن اراده‌ی ملّت ایران هستند.

    باز می‌گویم: ایران نه استیلاطلب است، نه استقلال خود را در معرض فروش قرار می‌دهد و حتّی اگر به قیمت رویارویی تمام شود، باقدرت جلوی وحشیگری مدرن می‌ایستد. کلید کار در تغییر رویکرد غرب نهفته است که دست از تسلّط‌طلبی بردارند؛ آنگاه شرایط عوض می‌شود، وگرنه تهدیدات آمریکا تأثیری بر اراده‌ی ملّی ایرانیان نخواهد داشت. سعدی علیه الرّحمة می‌گوید:
    آن شنیدی که لاغری دانا
    گفت باری به ابلهی فربه
    اسبِ تازی اگر ضعیف بود
    همچنان از طویله‌ای خر به

    والسّلام علیکم و رحمة‌الله


    منبع: https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=61741

    #ديگران__يادداشت
    📰 غرب و ایران مستقلّ مقتدر  حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سالهای اخیر با اشاره به وضعیت کنونی جهان غرب، تمدّن مادّی و غربی را در مسیر زوال و فرسایش دانسته و تأکید کردند که نشانه‌های این انحطاط به‌تدریج آشکار می‌شود؛ موضوعی که حتی اندیشمندان غربی نیز آن را تصدیق کرده‌اند. ایشان این روند را یکی از عوامل امیدبخش برای آینده تمدّن اسلامی توصیف می‌کنند: «امروز دنیای غرب در بن‌بست فکری و بن‌بست تئوریک است؛ خیلی از مسائل دنیا برایشان غیر قابل توجیه است، غیر قابل فهم است؛ با آن نگاه لیبرال‌ ـ دموکراسی که اینها داشتند نمیسازد خیلی از این چیزهایی که امروز در دنیا هست. امّا برای ما نه، برای ما همه چیز قابل حل است. نقش انسان، نقش اراده‌ی انسان، نقش توکّل به خدا، نقش حرکت تاریخ، مسئله‌ی مهدویّت و آینده‌ی قطعی اسلام، یک چیزهایی است که برای ما روشن است، برای آنها [نه]؛ ندارند، فاقدند، دستشان خالی است.» ۱۴۰۱/۰۶/۱۲   همایش «ما و غرب؛ در آراء و اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای» آبانماه سال گذشته فعالیت خود را آغاز کرد و دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ نشست پایانی آن با حضور اساتید، پژوهشگران و نخبگان علمی و سیاسی در مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما برگزار شد. دکتر علی لاریجانی، دبیر شورای امنیت ملّی، در نشست پایانی این همایش به ایراد سخن پرداخت. فراز و فرود پنج دوره تاریخی تقابل ایران و غرب، ستیز غرب با ملّت‌های مستقل و آزاد، هدف رئیس‌جمهور آمریکا از طرح شعار «صلح از طریق قدرت»، مذاکرات هسته‌ای ایران و زیاده‌خواهی غربی‌ها بعد از جنگ اخیر درباره مسئله موشکی، مسیر امروز غرب در ایجاد هرج و مرج بین‌المللی، همبستگی ملّت ایران و روایت فرماندهی رهبر انقلاب در جنگ ۱۲ روزه از جمله موضوعاتی بودند که دبیر شورای عالی امنیت ملّی آن‌ها را تبیین کرد.   رسانه KHAMENEI.IR در ادامه متن و فیلم این سخنان را منتشر میکند. [دریافت فیلم]  خدمت سروران گرامی سلام عرض می‌کنم و ارادت می‌ورزم، از دست‌اندرکاران همایش «ما و غرب» هم سپاسگزاری می‌کنم. در این ماه‌های اخیر، بارها شعار غرب و مخصوصاً آمریکا را شنیده‌اید که صلح را از طریق قدرت دنبال می‌کنند. فهم رابطه‌ی ما و غرب، امروز از همین شعار بهتر درک می‌شود. زمانی غرب مدّعی بود که بر علم و بر آزادی فکر تکیه زده است، نتیجه‌اش جنگ‌های جهانی شد؛ حالا مسیر خود را به‌کلّی روشن‌تر بیان کرده‌اند که قدرت همه‌کاره‌ی مناسبات است. سعدی علیه الرّحمة چه خوش گفت: «رأیِ بی‌قوّت مکر و فسون است و قوّتِ بی‌رأی جهل و جنون.» به تعبیر سعدی، زمانه‌ی ما وارد عصر جهل و جنون شده است. در طول تاریخ، روابط ایران و غرب به علل مختلف فرازوفرود بسیار داشت که این هم شامل جنبه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی می‌شد و شاید این روابط جزو پُرنوسان‌ترین تعاملات بین‌المللی محسوب می‌شود. در یک تقسیم‌بندی کلّی، شاید بتوان این ادوار را به پنج دوره تقسیم کرد. ابتدا دوره‌ی باستان است که ایران با حکومت هخامنشی، اشکانی و ساسانی اداره می‌شد و از تمدّنی قوی برخوردار بود. البتّه غرب هم تمدّن یونان و تمدّن روم را داشت که آن‌ها هم از جهاتی قوّت داشتند. جهانِ آن دوره این دو مرکز مهمّ قوی حکومتی را می‌شناخت و چون ایران از قدرتی عظیم برخوردار بود، غرب هیچ‌گاه زمینه‌ای برای تسلّط بر ایران نیافت؛ جنگ کردند، ولی نتوانستند تسلّط ماندگاری پیدا کنند. ایران در دوره‌ی هخامنشی با یونان باستان، هم تعامل داشت و هم برخورد نظامی. برخی مورّخین معتقدند تفکّرات ایرانی و دینی از طریق هگمتانه به سوی یونان کشیده شد. مسلّماً افلاطون در چهار قرن قبل از میلاد، در آثار خود از امپراتوری ایران سخن گفته که گاه آن را به جهتی ستوده و گاه بر آن اشکال وارد کرده؛ لذا روشن است که ارتباطات با امپراتوری ایران وجود داشت. برخی از مفسّران، گرایش افلاطون به دو عالم مثال و عالم محسوس را گرته‌برداری از دوگانگی عالم مینوی و گیتی در اندیشه‌ی زرتشت می‌دانند. هخامنشیان جنگ‌هایی نیز با یونان داشتند. این‌ها نمادی از کشمکش دو تمدّن در شرق و غرب بود. البتّه در آثار باقیمانده از متفکّران یونان، ارتباط دانشمندان با دربار امپراتوری ایران مطرح است؛ لذا ضمن این کشمکش‌ها، روابط هم وجود داشت. در دوره‌ی ساسانیان، روابط با بیزانس یا امپراتوری روم شرقی، هم صلح‌آمیز بود و همراه با تجارت، و هم کشمکش جنگی داشتند. این دو قدرت بزرگ در دو سوی جهان دارای تمدّن بودند و با یکدیگر رقابت داشتند. در ابتدای حکومت ساسانیان ــ یعنی سال ۲۲۴ میلادی ــ تا سقوط آنان در قرن هفتم میلادی، ایرانیان چندین جنگ با بیزانس داشتند، اغلب بر سر مناطقی مثل ارمنستان، بین‌النّهرین و شام. به هر تقدیر، ساسانیان و بیزانس یکدیگر را به عنوان دو امپراتور تقریباً هم‌سنگ قبول داشتند و به رسمیّت می‌شناختند؛ لذا سفیر به دربارِ هم می‌فرستادند و گاه بین آن‌ها پیمان صلح امضا می‌شد که چند دهه دوام داشت. البتّه رقابت در تجارت داشتند و هر دو امپراتوری می‌خواستند مسیرهای تجارت شرق به غرب را تحت کنترل بگیرند؛ یعنی همین چیزی که امروز به عنوان «جنگ کریدورها» مطرح است، در آن روزگار هم به نحو دیگری مطرح بود. روابط علمی و فرهنگی هم تا حدودی داشتند، کتب علمی در دو قلمرو به زبان یکدیگر ترجمه می‌شد و در هنر، معماری، فلسفه و پزشکی مراودات علمی داشتند. البتّه مذهب بیزانس مسیحیّت بود و امپراتوری ساسانی زرتشتی. با فروغ اسلام، این دو امپراتوری تحت تأثیر آن قرار گرفتند. نکته‌ی قابل توجّه در این دوران این است که امپراتوری ایران و امپراتوری غرب گرچه با یکدیگر رقابت و گاهی ستیز داشتند، امّا ایران مستقل بود و این استقلال بر قدرت متّکی بود و این قدرت جنبه‌ی ساختاری داشت؛ یعنی نظامات حکومتی ساسانیان نظامات قوی بود. از طرفی، حکومت ساسانیان با مذهب مرتبط بود، آئین زرتشت نقش مؤیّد حکومت را داشت و همین امر به حکومت ساسانی امتداد قدرت در بین توده‌ها داده بود. لذا استقلال ساسانیان یک امر پایداری محسوب می‌شد، تا طلوع تفکّر نوین دینی که توانست این ساختار را دگرگون کند. دوره‌ی صفویّه در قرن شانزدهم که مقارن با تحوّلات فکری و علمی در غرب بود، وضعیّت ایران و غرب نوع دیگری شد. صفویّه توانست منزلت ایران را مجدّداً به یک امپراتوری تبدیل کند که این بار متّکی بر حضور دانشمندان و علما و اندیشمندان نیز هست و این نکته‌ی مهمّ این دوران است؛ یعنی قدرت با علم همراه شد، زیرا شاه‌عبّاس صفوی بزرگان علمی را جمع کرد و اکرام نمود. از طرفی امپراتوری عثمانی با صفویّه، هم از نظر نوع قدرت و هم مذهب مختلف بود و کشمکش‌هایی با یکدیگر داشتند. صفویّه با کشورهای اروپایی نظیر پرتغال، اسپانیا، فرانسه و انگلستان ارتباطات مختلفی برقرار کرد. این، روابط ایران و غرب در دوران پیشامدرن محسوب می‌شود که شامل جنبه‌های سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی و علمی است. در حوزه‌ی سیاسی و نظامی بین صفویّه و اروپا کشمکش نبود، بلکه نوعی همکاری بود؛ علّت این بود که اروپا نمی‌توانست در مقابل قدرت امپراتوری صفوی تسلّط‌طلبی بکند. صفویّه هیئت‌هایی به دربار اروپایی‌ها فرستاد و آن‌ها هم سفرایی در ایران داشتند، نظیر سِر آنتونی شرلی که در ایجاد روابط با صفویّه مؤثّر بود. در زمینه‌‌ی روابط اقتصادی و تجاری، ایرانِ آن زمان تولیدکننده‌ی عمده‌ی ابریشم بود و چون کمپانی هند شرقی علاقه‌مند به خرید ابریشم بود، لذا دفاتری در بندرعبّاس و اصفهان داشت. فرش، ادویه و فلزات در اروپا محبوبیّت زیادی داشتند و بخشی از تجارت آن‌ها از این نوع بود. در حوزه‌ی روابط علمی و فنّی، شاهان صفوی از خدمات اروپایی‌ها در زمینه‌ی توپ‌سازی، ساعت‌سازی، پزشکی و مهندسی استفاده کردند. ملاحظه می‌کنید که ایران عصر صفوی با اینکه در کنار امپراتوری عثمانی بود ــ که آن هم قوی بود و اختلافاتی با صفویّه داشت ــ امّا به سه علّت کاملاً مستقل زیست. اوّلاً متّکی بر علم و دانش بود و توانست بساط تفکّر را در ایران گسترش دهد. ثانیاً متّکی بر مذهب و تفکّر دینی بود؛ یعنی شاهان صفوی افتخار می‌کردند که به آراء علمای دین توجّه دارند و همین امر، رابطه‌ی پادشاهان با توده‌‌ی مردم را برقرار می‌کرد و برای قدرت حکومت یک امتداد پایداری ایجاد می‌کرد و این همان نکته‌ای است که ابن‌خلدون با عنوان «عصبیّت» از آن نام می‌برد که جنبه‌ی پایداری حکومت است. ثالثاً از نظر نظامی هم قدرت مقتدرانه‌ای ایجاد کرد. نهایتاً، یک ایران متّکی بر علم و دین و مقتدر، امپراتوری صفوی را در مقابل غرب هم‌تراز نمود. توجّه داشته باشید که در زمان صفوی، رشد علمی در غرب حرکت عظیمی پیدا کرد. علم به معنای «ساینس» با آراء دانشمندانی مثل دکارت، گالیله، کپلر در مسیر پیشرفت قرار گرفت و از نظر سیاسی با متفکّرانی نظیر هابز و لاک در مسیر دوران مدرن گام برداشتند؛ لذا غرب هم از قدرت پیش‌رونده برخوردار شد. امّا صفویّه از جهات دیگری ــ چه از بُعد علم، چه تقرّب دینی ــ نگاه متفاوتی داشت و بر قدرت هم متّکی بود. لذا بین ایران و غرب نوعی موازنه ایجاد شد، نه سلطه‌ی غرب بر ایران؛ یعنی عامل پایداری حکومت صفویّه استقلال فکری و اقتصادی و قدرت نظامی بود. در دوره‌ی قاجار، نفوذ انگلستان و روسیه در امور داخلی ایران افزایش یافت و قراردادهایی مثل گلستان و ترکمانچای و امتیازاتی مانند توتون و تنباکو و دخالت‌هایی که در عصر مشروطه در دولت و مجلس داشتند، همه‌ی این‌ها نگاه سلطه‌طلبانه‌ی آنان نسبت به ایران را نشان می‌دهد. عواملی نظیر استبداد، عدم توجّه به علم، بی‌اعتنایی به رشد اقتصادی، عملاً قاجار را در برابر توسعه‌ی پُرشتاب غرب دچار ضعف نمود؛ به طوری که سفرهای اروپایی شاهان قاجار با مخارج زیاد، آنان را دچار ضعف اراده در مقابل ظواهر غرب نمود و مخصوصاً ضعف در قدرت نظامی باعث فرودستی آنان شد. اقبال لاهوری، با چند بیت، کأنّه وصف حال قاجاریّه را نشان می‌دهد: قوّت مغرب نه از چنگ و رباب نی ز رقص دختران بی‌حجاب محکمیِ او نه از لادینی است نی فروغش از خط لاتینی است قوّت افرنگ از علم و فن است از همین آتش چراغش روشن است علم و فن را ای جوانِ شوخ‌وشنگ مغز می‌باید نه ملبوس فرنگ در دوران پهلوی، تسلّط غرب ــ به‌خصوص آمریکا و انگلیس ــ بر دربار و ساختار نیروهای مسلّح و اداره‌ی کشور علنی‌تر و عمیق‌تر شد؛ کودتای بیست‌وهشتم مرداد گوشه‌ای از این دخالت را آشکار می‌کند. اگر در دوره‌ی قاجار ایران دچار استبداد و عقب‌افتادگی بود، در دوران پهلوی دچار استبداد وابسته شد. ایران دوران پهلوی یکسره بنده‌وار از غرب تبعیّت می‌کرد. در این دوره، به‌هیچ‌وجه بحث استقلال مطرح نیست. خاطرات عَلَم ــ که وزیر دربار بود ــ وقتی مطالعه می‌شود، حالت سرشکستگی به انسان دست می‌دهد که سفرای انگلیس و آمریکا مستمرّاً با شاه جلسه می‌گذارند و دستورالعمل به او می‌دهند! با اینکه نفت منابع زیادی در دستان شاه می‌گذاشت، امّا اوّلاً سرسپردگی به آمریکا و انگلیس یک عامل ناپایداری این حکومت شد، چون همین دو کشور آن‌ها را سر کار آوردند؛ ثانیاً ستیز با دین ــ چه در دوره‌ی رضاشاه، چه در دوره‌ی محمّدرضا ــ رابطه‌ی حکومت با مردم را قطع کرد؛ ثالثاً با اینکه قدرت نظامی این دوره کم نبود، لکن به دلیل عدم استقلال و عدم توجّه به تفکّر دینی عملاً این قدرت کم‌خاصیّت شد. در تاریخ ایران، دوران پهلوی جزو سیاه‌ترین دوران‌ها از نظر سرسپردگی است. یکی از دلایل حدوث انقلاب همین تحقیرشدگی توسّط غرب است که ملّت بزرگ ایران این امر را تاب نیاورد. ملّتی که از یک سابقه‌ی طولانی امپراتوری برخوردار بود و همین‌طور از نظر فرهنگی پُرمحتوا بود و از نظر حکومتی ساختار نظام‌مند داشت که در کلّیّتِ جهان به چنین امری مورد ستایش بود، یکباره پادشاه چنین کشوری باید اوامر چند سفیر غربی را اطاعت کند! ملّت ایران همین ملّتی بود که امروز در مقابل آمریکا و غرب ایستاده است، همین امکانات مالی بلکه بیشتر در دست حکومت بود، امکانات نظامی زیادی هم داشتند، امّا فقر استقلال و حرّیّت حکومت پهلوی ملّت را در مقابل غرب به ذلّت کشانده بود. ایران در عصر انقلاب اسلامی یک تغییر جهت جدّی داشت و نسبت خود با غرب را معقول و سنجیده کرد؛ یعنی جهات مثبت و منفی غرب را درست فهم نمود و مناسبات خود را متناسب با منافع خود تنظیم کرد. رهبران صدر انقلاب اسلامی که غالباً افراد عقل‌گرا و اهل فلسفه بودند ــ نظیر حضرت امام، رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله شهید مطهّری، آیت‌الله شهید بهشتی و دیگران ــ منهجی را برای انقلاب ترسیم نمودند که ابعاد دقیقی داشت. اوّلاً در تعامل با غرب از جهت علمی و فنّاوری در همه‌ی وجوه استقبال می‌کردند. این تعامل علمی در طول این چهار دهه وجود داشته، اساتید و دانشمندان به غرب رفت‌وآمد داشته‌اند و دانشگاه‌ها با یکدیگر مرتبط بوده‌اند. این وجه تعاملات علمی چون به رشد جامعه می‌انجامید، همواره مورد تأکید رهبران انقلاب اسلامی بود. البتّه گاه غرب در ارتباطات علمی و فنّاوری محدودیّت‌هایی ایجاد می‌کرد ــ چه در زمان جنگ به خاطر جنگ و چه در بحث هسته‌ای و گاه به خاطر مسائل اختلافی دیگر نظیر بحث حقوق بشر ــ امّا رشد علمی جامعه‌ی ما با گسترش دانشگاه‌ها راه خود را یافته بود و تأکید رهبران جمهوری اسلامی به توجّه نمودن به تسلّط علمی و فنّاوری، به دانشگاه‌ها تا حدّی سمت‌وسو داد. بااین‌حال، هنوز این ظرفیّت عظیم علمی در حلّ مسائل کشور و تولیدات داخلی در یک مسیر مناسب قرار نگرفته است، که البتّه اشکال در سازوکارهای داخلی ما است که مسیر همکاری نخبگان دانشگاهی با بخش‌های مختلف کشور هنوز هموار نیست. ثانیاً رابطه‌ی تجاری ایران و غرب پس از انقلاب در سطح بالایی وجود داشت و شاید بتوان گفت اوّلین شریک تجاری ایران، غرب بود که ریشه در ساختار ارتباطات بازرگانی گذشته‌ی ایران و غرب داشت. پس از انقلاب، با همه‌ی فرازوفرودها، مبنا قطع رابطه‌ی تجاری با غرب نبود، بلکه مبنا رعایت منافع ایران بود. لذا ارتباطات تجاری ایران با شرق و کشورهای اسلامی و همسایگان نیز بیشتر شد، ولی سال‌ها همچنان غرب شریک تجاری اوّل بود، لکن این روابط با فرازوفرود همراه بود؛ مثلاً سطح روابط در دوران جنگ با قبل و بعد از آن تفاوت داشت. یعنی رهبران ایران هیچ‌گاه عنادی با غرب نداشتند، بلکه رفتار غرب در قلمروهای سیاسی و امنیّتی و تسلّط‌طلبی آن‌ها همکاری‌ها را دچار بحران می‌کرد. وقتی غرب به جای احترام به انقلاب اسلامی دنبال مسئله‌سازی با ایران و بحران آفرینی داخلی و خارجی رفت، ملّت ایران را به عکس‌العمل کشاند. ملّتی که تازه از یوغ ستم شاه خارج شده بودند و تصمیم به ایجاد یک نظام مستقل داشتند تا ایران را آباد کنند، با حرکت تخریبی غرب مواجه شدند. توقّع آمریکا و غرب این بود که بار دیگر با شعاری دیگر استقلال ملّت ایران را سرقت کنند؛ اینجا بود که با نهیب امام مواجه شدند. گاه در داخل می‌شنویم که چرا رهبر معظّم انقلاب نسبت به آمریکا و غرب انذار می‌دهند که در مراودات خود مراقبت کنید. دلیل آن در تسلّط‌طلبی غرب است؛ وگرنه رهبر انقلاب، چه در مراودات اقتصادی و چه در تعاملات علمی، مؤیّد کار با غرب و شرق بوده‌اند. امّا وقتی آمریکا به انحاء مختلف ــ چه از طریق اقتصاد، چه فرهنگ، چه سیاست، چه آخرالامر از طریق قدرت نظامی که در این جنگ اخیر رخ نمود ــ دنبال استیلا بر ایران رفت، رهبر انقلاب با قدرت جلوی این حرکت رذیلانه ایستادند، کمااینکه ملّت بزرگ ایران هم در این جنگ با استواری در مقابل آنان قد عَلَم کردند. رهبر انقلاب و ملّت، هر دو، با ایستادگی خود استقلال کشور را صیانت نمودند. امروز کاملاً روشن شده است که مسئله‌ی هسته‌ای بهانه‌ای بیش نبود؛ برای چه؟ برای مبارزه با ملّت ایران؛ کمااینکه پس از جنگ اخیر می‌گویند در مورد موشک هم باید بحث کنیم که بردش چقدر شود یا در مورد منطقه نقش ایران باید فلان‌طور شود! همین رویکرد نشان می‌دهد آمریکا و غرب دنبال تسلّط‌طلبی هستند؛ وگرنه به شما چه ربطی دارد که درباره‌ی برد موشک‌های ایرانی نظر می‌دهید؟ آیا شما حاضرید ما بگوییم تا وقتی اروپا چنین موشک‌ها و سلاح هسته‌ای دارد، باید آماده‌ی جنگ با ما باشد؟ دقیقاً همین جا محلّ تقاطع دو فکر است: یکی قدرت و استیلا با شرق را دنبال می‌کند ــ به دلایل مختلف که امروز نسبت به چین هم این‌گونه نگاه ریبه‌آمیز را مشاهده می‌کنیم ــ و دیگری دنبال روابط متوازن است. ایران نه تسلّط‌طلب است، نه استیلای هیچ کشوری را می‌پذیرد و زیر بار حرف‌های مفت تسلیم هم نمی‌رود. ثالثاً تبادلات فرهنگی با غرب و شرق نیز پس از انقلاب برقرار بود، امّا توجّه رهبران نظام به مؤلّفه‌ی فایده‌مندی و تعالی‌بخشی معطوف می‌شد؛ یعنی انقلاب اسلامی هیچ‌گاه با عناصر مترقّی در فرهنگ غرب نظیر قانون‌گرایی،‌ نظم‌پذیری، توجّه به محیط زیست و نظایر آن تخالفی نداشتند، امّا محل نزاع در دو بخش بود. اوّل آنجا که غرب تبادل فرهنگی را بستری برای تهاجم فرهنگی قرار داد. دهه‌های قبل، رهبر معظّم انقلاب بر تهاجم فرهنگی غرب انذار دادند، عدّه‌ای آن را برنتافتند؛ ولی مرور زمان نشان داد که غرب دنبال جریان‌سازی فرهنگی و تسلّط فرهنگی بر دیگران است، چون هم تلقّی بیش از اندازه از فرهنگ خود دارد و دیگران را در سطح فرهنگ خود نمی‌داند و هم به دلیل تسلّط تکنولوژیک خود نوعی سیطره‌ی فکری و فرهنگی را برای خود مقدور می‌بیند که چنین استیلایی پایه‌ی تسلّط سیاسی، اقتصادی،‌ اجتماعی و امنیّتی خواهد بود. اقبال لاهوری چه نیکو این امر را در شعر خود ترسیم می‌کند: آه از افرنگ و از آئین او آه از اندیشه‌‌ی لادین او علم حق را ساحری آموختند ساحری نی کافری آموختند امروز برخی از فلاسفه‌ی پست‌مدرن اذعان دارند که در عصر جدید غرب، بحث در حقیقت و کشف واقعیّت بی‌مورد است؛ آنچه در اجتماع مؤثّر است و لباس واقعیّت بر تن دارد روایتی است که تکنولوژی و قدرت‌ها می‌سازند؛ حتّی در علم هم که باید در بیان حقیقت بی‌طرف باشد، سلطه‌ی قدرت در آن تعیین‌کننده است. فوکو به‌جد نقش شرکت‌های چندملّیّتی و قدرت‌های اقتصادی و غیره را در شکل دادن به فکر جامعه نقش اوّلی می‌داند. حال، این امر را باید در کنار تلقّی رهبران غرب نسبت به مسلمانان و اعراب قرار داد تا افسانه‌ی استعمار دقیق‌تر کشف شود. به چند نمونه از نظرات فلاسفه‌ی منتقد سلطه‌گری غرب توجّه کنید. ژان پل سارتر، فیلسوف فرانسوی، در نقد غرب می‌گوید غرب همواره با ساکنان خاورمیانه به مثابه‌ی موجوداتی مادون انسان در سطح یک میمون تکامل‌یافته رفتار می‌کرد و از نظر غربی‌ها مردمان آنجا فقط ساکنان سرزمین‌های عربی بودند، نه مالک واقعی آن‌ها. فرانتس فانون می‌گوید استعمار نه‌تنها منابع را غارت می‌کند، بلکه ذهن و هویّت مردم را نیز استعمار می‌کند. ادوارد سعید در کتاب «شرق‌شناسی» نشان می‌دهد غرب چگونه با ساختن تصویر تحقیرآمیز از شرق، سلطه‌ی فرهنگی و سیاسی خود را توجیه می‌کند. نکته‌ی دوّم که مورد توجّه رهبران انقلاب اسلامی در عرصه‌ی تبادل فرهنگی بود، گنجینه‌ی عظیم و ارزشمند فرهنگ ایرانی ـ اسلامی بود که در بسیاری از ساحات، بسی والاتر از فرهنگ غرب، مخصوصاً غرب امروز، مکانت دارد؛ غربی که به تعبیر هایدگر، انسان غربی را به جایی کشاند که هیچ‌گاه با پرسش‌های اساسی هستی مواجه نشود و دچار نسیان از هستی واقعی گردد؛ به تعبیر دیگر او، انسان غربی انسانی شد بی‌خانمان و از مقام سروری به واپسین درجه‌ی آدمیزاد ــ به تعبیر نیچه ــ سقوط کرد. امّا در این سوی عالم، حافظ، سعدی، مولوی، فلاسفه و عرفا فضای جدیدی ساختند که شاعر بلندآوازه‌ی آلمانی، گوته، چنان مجذوب تفکّر حافظ بود که پس از مطالعه‌ی دیوان حافظ، «دیوان غربی ـ شرقی» را نوشت که اداء احترام به حافظ کند. گوته حافظ را قرینِ روحیِ خود می‌دانست و از سبک شعری و نگاه عرفانی او تأثیرِ بسیار برد. آنه‌ماری شیمل، اسلام‌شناس آلمانی که کتاب «رومی و عشق الهی» را نوشت، معتقد است مولوی پلی میان شرق و غرب ایجاد کرد و عرفان او می‌تواند معنویّت را در دنیای مدرن احیا کند. لذا شناخت میراث فرهنگی و صیانت از آن، آن هم چنین سرمایه‌ی فرهنگی عظیمی، مسئولیّت نسل جوان امروز و فردا است. تأکید رهبر معظّم انقلاب به قلمرو فرهنگ اصیل و تکیه‌ی جامعه بدان از این رو است که حتّی خبرگان غرب بدان اذعان دارند. نکته‌ی سوّم مسئله‌ی سلطه‌طلبی سیاسی و امنیّتی غرب است که ریشه در چند قرن اخیر دارد. رهبران انقلاب اسلامی از این ویژگی غرب متنفّر بودند و پایه‌ی انقلاب اسلامی بر برکندن این سلطه بود. شعار انقلاب اسلامی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود. «استقلال» بن‌مایه‌ی همه‌ی سیاست‌ها در جمهوری اسلامی است. اگر «استقلال» نباشد، آزادی هم نخواهد بود، فرهنگ هم استواری نخواهد داشت، اقتصاد هم راه صواب طی نمی‌کند. اگر بر منهج فکری شهید مطهّری برای جامعه قائل به حیثیّت روحی مستقل باشیم که از فطرت برخوردار است، علی‌القاعده «استقلال» یکی از فطریّات روحی جمعی جامعه می‌تواند باشد. دوستان! در سیاست جهان معاصر، مستقل زیستن کار ساده‌ای نیست. همین کشورهایی که دم از حقوق انسان و صلح می‌زنند، به‌جد مانع اصلی زیست مستقلّ کشورها هستند. همین رئیس‌جمهور فعلی آمریکا که باافتخار از شعار «صلح از طریق قدرت» سخن می‌گوید و بدین‌گونه آمریکا را قدرت اوّل جهان می‌ستاید، دشمن اصلی استقلال کشورها است، چون متن این شعار حاوی این نکته است. بعد از جنگ جهانی، دولت‌ها به این نتیجه رسیدند که دموکراسیِ لیبرال به‌تنهایی صلح ایجاد نمی‌کند، بلکه باید یک ساختار بین‌المللی برای جلوگیری از جنگ ایجاد کرد که همین نظامات حقوقی بین‌المللی است که شکل گرفته است. آقای ترامپ اصرار دارد که این نظام‌ها را به هم بزند و قدرت را جایگزین قواعد بین‌المللی بکند. معنای این عمل ناپسند این است که دیگر قواعد عامّ بین‌المللی صلح‌ساز نیستند و قدرت صلح‌ساز است؛ پس کشورها یا باید تابع این قدرت و تسلیم او شوند ــ که دیگر مستقل نیستند ــ و یا این قدرت با آنان جنگ به راه می‌اندازد. این تفکّر اختصاص به ایشان ندارد؛ غرب، در چند قرن اخیر، همین سیاست را دنبال کرد ولی آقای ترامپ آن را علنی کرد. نتیجه‌ی این سیاست این است که هر وقت منافع آن‌ها اقتضا کند، می‌توانند علیه کشوری جنگ به راه بیندازند و حتّی آن را اشغال کنند. جنگ در عراق آیا با مجوّز شورای امنیّت بود؟ جنگ با ایران آیا مجوّزی داشت؟ این مسیر، در واقع، نوعی هرج‌ومرج بین‌المللی است. حالا برده‌ی دست‌پرورده‌ی آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی هم همین شعار را می‌دهد. البتّه این هرج‌ومرج بین‌المللی قطعاً آنان را پشیمان می‌کند. هرج‌ومرج، چه در داخل کشورها و چه در خارج، هیچ‌گاه به ایجادکنندگان آن رحم نمی‌کند و دامن آنان را می‌گیرد. آمریکا داعش را برای ایجاد هرج‌ومرج ایجاد کرد، دامنش را گرفت ــ البتّه حالا باز مجدّداً با هم رفیق شده‌اند! ــ چنان‌که در جنگ اخیر هم چنین شد. قدرت ملّت و پایداری و صلابت نیروهای مسلّح، دشمنان را سر عقل آورد که هر‌چه سریع‌تر ماجرای جنگ را جمع‌وجور کنند. امروز هم نیروهای مسلّح بر برخی کاستی‌ها مسلّط شده‌اند و باقدرت از ملّت دفاع خواهند کرد. توجّه کنیم هیچ‌گاه چهره‌ی رژیم صهیونیستی و آمریکا این‌قدر پلید و زشت نزد مردم دنیا معرّفی نشده بود. اقدامات اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی، در واقع نوعی پرده‌برداری از سرشت استعماری و پلید آنان بود. سال‌ها پیش، برژینسکی در کتاب خود شعری از یک شاعر سنگالی نقل می‌کند که در آن، نهایت انزجار ملّت‌ها از استعمار غربی را به رخ می‌کشد؛ می‌گوید «در آن روزها زمانی که تمدّن به چهره‌ی ما لگد زد، ما نمی‌دانستیم که خون ما زیباترین است؛ لاشخورها، در سایه‌ی چنگال‌های خود، بنای یادبود خون‌آلود قیمومیّت ما را ساختند.» امروز هزاران بار شرایط انزجار ملّت‌ها نسبت به آمریکا افزون شده است. خواهران و برادران گرامی! وقتی عرصه‌ی بین‌المللی خوی جنگل به خود می‌گیرد و قدرت جای منطق را تنگ می‌کند، راهی جز آن نیست که با هم باشیم تا قوی شویم. بحث مذاکره را برای تسلیم و سلطه‌ی جدید می‌خواهند، نه مصالحه‌ی عادلانه. مگر ایران در حال مذاکره نبود که یکباره جنگ راه انداختند؟ برای رئیس‌جمهور آمریکا ننگی بالاتر از این هست که علناً می‌گوید من به ملّت ایران کلک زدم و در حین مذاکره با آن‌ها جنگ کردم؟ آمریکا و رژیم صهیونیستی با هدفی در جنگ وارد شدند که ظرف چند روز متوجّه شدند گمانه‌ی آن‌ها اشتباه بود. در آن روزهای اوّلیّه‌ی جنگ که فشار نظامی همراه با تبلیغات وسیع برای ناامید کردن مردم طرّاحی شده بود، رهبر معظّم انقلاب با صلابت و اطمینان قلبی با مردم سخن گفت و نوید بیچارگی دشمنان را داد، صحنه‌ی جنگ را لحظه‌به‌لحظه کنترل می‌نمود، دستورات لازم را صادر می‌کرد، به طوری که تقریباً همه‌ی وقت ایشان مصروف جنگ و تأمین نیازهای مردم بود. باید پذیرفت که سه روز اوّل جنگ سه روز پُرحادثه بود، امّا طرّاحی فرماندهی کلّ قوا چنان بود که صحنه را تغییر داد؛ فرماندهی ایشان مستقیم، دقیق و استوار بود؛ با تک‌تک فرماندهان میدانی تماس داشتند و چگونگی واکنش را تدبیر می‌کردند. تدبیر ایشان همه‌ی صحنه‌ها را در بر داشت: توجّه به جنگ، به پشت جنگ، تدارکات آن، مخصوصاً نیازها و مایحتاج مردم که کاستی‌ای برای آنان ایجاد نشود؛ همه‌ی این‌ها با تدبیر ایشان راهبری شد و خداوند این مرد الهی و ملّت نستوه ایران را یاری نمود و صحنه‌ی جنگ تغییر کرد. صحنه‌ی این جنگ صحنه‌ای وسیع و پُرشتاب بود. به همین میزان، صلابت ملّت و همبستگی آن بانشاط و عزّت‌آفرین بود؛ به طوری که یکی از رهبران مهمّ منطقه گفت جهان همبستگی ملّت ایران را فهم کرد. این بود که ملّت بزرگ ایران هویّت ایرانی و اسلامی خود را که گوهری مستور از دید اغیار بود به رخ کشاند و پرده‌ی غبارآلودِ تبلیغاتِ غربِ پُرسروصدا را درید و به سنّت قدسی خود، یاعلی‌گویان در مقابل ستم آمریکایی ـ صهیونیستی سینه سپر کرد. روزگاری هگل گفته بود تاریخ از شرق و مشخّصاً از ایران آغاز می‌شود و بر این نظر بود که اصلاً با امپراتوری ایران نخستین گام را به پهنه‌ی تاریخ می‌گذاریم. ظاهراً تاریخ در این عصر تکرار شد و با انقلاب اسلامی، ملّت ایران بار دیگر در جنگی نابرابر، حقیقت استقلال‌خواهی و هویّت ملّی خود را باارزش‌تر از آن نشان دادند که موجودات ضعیفی کوس صلح از طریق قدرت و تسلیم‌خواهی را به گوش ایرانیان برسانند. انتظار امروز ملّت ایران از سیاستمداران کشور آن است که قدر این اراده‌ی ملّی را بدانند و با مواضع و حرف‌های غیر‌ضرور، شکاف در صفوف ملّت ایجاد نکنند. به قول اقبال لاهوری: پس چه باید کرد ای اقوام شرق باز روشن می‌شود ایّام شرق امروز غرب به جای دانایی از قدرت دم می‌زند و شرق و ایران از فکر، هویّت ملّی و استقلال؛ و قدرت واقعی این است، گرچه آمریکا مرتّب سخن از هواپیما و امکانات هوایی می‌گوید. همین نوع سخن گفتن و به نعل و به میخ زدن‌ها نشان می‌دهد دنبال شکستن اراده‌ی ملّت ایران هستند. باز می‌گویم: ایران نه استیلاطلب است، نه استقلال خود را در معرض فروش قرار می‌دهد و حتّی اگر به قیمت رویارویی تمام شود، باقدرت جلوی وحشیگری مدرن می‌ایستد. کلید کار در تغییر رویکرد غرب نهفته است که دست از تسلّط‌طلبی بردارند؛ آنگاه شرایط عوض می‌شود، وگرنه تهدیدات آمریکا تأثیری بر اراده‌ی ملّی ایرانیان نخواهد داشت. سعدی علیه الرّحمة می‌گوید: آن شنیدی که لاغری دانا گفت باری به ابلهی فربه اسبِ تازی اگر ضعیف بود همچنان از طویله‌ای خر به والسّلام علیکم و رحمة‌الله 🔗 منبع: https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=61741 #ديگران__يادداشت
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 386 Visualizações 0 Anterior
  • ❁﷽❁
    #پرامپت خلاقانه برای تبلیغات محصولتون...!

    تو این پست ، یه پرامپت جذاب واسه خلق همچین تصویری رو براتون قرار دادم ؛ کافیه ChatGPT رو باز کنید و تصویر محصول مورد نظر + پرامپت رو داخلش آپلود کنید.

    Create a triangular angle, high-quality 3D illustration of a horizontal transparent capsule placed directly on a surface. The capsule should be horizontally oriented, with 1/3 of right of the capsule filled with a solid brand color, serving as a dedicated area for the brand logo, placed cleanly without a background or sticker. Inside the capsule, include items symbolizing the brand's core services or products.

    Guidelines:
    - Use primary brand colors extracted from the logo for the capsule and interior items.
    - Change the logo to be pure color, applied directly on the capsule without a white background or sticker effect.
    - Choose the background environment based on the brand's industry or purpose .
    - Include items inside the capsule that relate to the brand's offerings.
    - The brand logo should be clearly visible on the capsule.
    - Overall Style: Clean, vibrant, and commercial-friendly, ideal for marketing or social media.
    Brand Description: درباره برند شما

    ‌‌+ قسمت آخر پرامپت رو حتما با توجه به برندت تکمیل کن تا خروجی بهتری بگیری.


    جادوی پرامپت

    https://eitaa.com/joinchat/3663529265Cec8f0512e4

    لینک گروه گفتگو:
    https://eitaa.com/joinchat/12321856C0d3cc287d9

    @alihoseinian
    ❁﷽❁ 🔥 #پرامپت خلاقانه برای تبلیغات محصولتون...! 📰 تو این پست ، یه پرامپت جذاب واسه خلق همچین تصویری رو براتون قرار دادم ؛ کافیه ChatGPT رو باز کنید و تصویر محصول مورد نظر + پرامپت رو داخلش آپلود کنید. Create a triangular angle, high-quality 3D illustration of a horizontal transparent capsule placed directly on a surface. The capsule should be horizontally oriented, with 1/3 of right of the capsule filled with a solid brand color, serving as a dedicated area for the brand logo, placed cleanly without a background or sticker. Inside the capsule, include items symbolizing the brand's core services or products. Guidelines: - Use primary brand colors extracted from the logo for the capsule and interior items. - Change the logo to be pure color, applied directly on the capsule without a white background or sticker effect. - Choose the background environment based on the brand's industry or purpose . - Include items inside the capsule that relate to the brand's offerings. - The brand logo should be clearly visible on the capsule. - Overall Style: Clean, vibrant, and commercial-friendly, ideal for marketing or social media. Brand Description: درباره برند شما ‌‌+ قسمت آخر پرامپت رو حتما با توجه به برندت تکمیل کن تا خروجی بهتری بگیری. 🪄 جادوی پرامپت 🚀https://eitaa.com/joinchat/3663529265Cec8f0512e4 🌐 لینک گروه گفتگو: https://eitaa.com/joinchat/12321856C0d3cc287d9 🆔 @alihoseinian
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 275 Visualizações 0 Anterior
شبکه اجتماعی امین https://aminsocial.com